شهید ابراهیم فخار دانشآموز بود که عازم جبهههای حق علیه باطل شد، او پس از ۳۸ روز جهاد در جبهههای حق به فیض شهادت نایل شد.
شهید قاسم عسگری در نامهای به خانوادهاش مینویسد: امروز دوباره صحنه کربلا تکرار شده و حسین زمان خمینی بتشکن را فریاد میکشد.
شهید «عقیل ابراهیمی» در وصیت نامهاش نوشت: «همان طور که تا الان در قبال گفتههای امام امت، احساس مسئولیت کردهاید از این به بعد هم به این مرد خدا وفادار بمانید».
شهید «محمدعلی اسودی شیرهجینی» در مناجاتنامه خود نوشته است: «معبودا! به حق پنج تن آل عبا دشمنان اسلام و قرآن را نابود بگردان.»
شهید غلامعلی سرگزی به دلیل شغل حساسی که داشت دشمنان زیادی داشت و در مقابل صحبتهای برادرش که میگفت: بیشتر مراقب خودت باش لبخندی میزد و میگفت؛ شهادت لیاقت میخواهد.
شهید «مهدی امیری» در نامهای به برادران بسیجیاش مینویسد: درود بر جان برکفان بسیج که تمامی ظالمان دنیا از آن رهبرش به لرزه افتادهاند و هر روز دست به حیله و نیرنگ جدیدی دست میزنند که این انقلاب را از حرکت بازدارند و هر روز نقشه آنها نقش برآب میشود.
شهید محمدعلی خالقنیا رو به همسرش کرد و گفت: میخواهم به جبهه بروم. نمیتوانم بی خیال باشم. هنوز کارهای ناتمامی مانده است که باید انجام دهم.
مادر شهید عبدالله البرزی نقل میکند: شبی که قرار بود پسرم به جبهه برود از شوق تا صبح بیدار بود و در نمازش از خدا خواسته بود تا شهید شود.
شهید وابستگی عجیبی به مادر خود داشت. همیشه در کارها حتی کارهای منزل کمک میکرد.
پهلوان علیجان بیدرنامنی شهید ورزشکاری که با روحیه شهادتطلبی، خوشرو شجاعت و نترسی حافظ کیان اسلامی شد.
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.