1402-12-16 00:10
215
0
89050
معراجی‌ها؛

زندگی شیرین

همسر شهید فرامرزی نقل می‌کند: «من با اینکه می‌دانستم همسرم به دلیل مجروحیت چند سال بیشتر زنده نمی‌ماند، ولی با اصرار خودم تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم. زیرا معتقد بودم برای سعادت ابدی باید از دنیا و تعلقات آن گذر نمود.»

1402-12-15 00:05
216
0
89031

همرزم شهید «محمد حسن صادقی» نقل می‌کند: «برای نماز صبح به شهید صادقی اقتدا کرده بودم، در سجده آخر صدای مهیب انفجاری آمد، بعد از سلام نماز، محمد حسن را غرق در خون دیدم.»

1402-12-13 00:05
247
0
89011
معراجی‌های گلستان؛

مسئولان به وظیفه خود عمل کنند

برادر شهید منتظری می‌گوید: مردم به وظایف خود عمل می‌کنند، اما انتظار دارند مسوولان به فکر مردم باشند.

1402-12-11 00:05
209
0
88969

شهید «جعفر دیدگاه» از شهدای هشت سال دفاع مقدس است. مادرش نقل می‌کند: «روزی که جعفر می‌خواست به جبهه برود به من گفت: مادرجان شهادت روزی من است».

1402-12-10 00:10
199
0
88952
معراجی‌ها؛

از سجاده تا ملکوت

شهید مصیب فرامرزی، لذت و شادابی دوران کودکی را مانند هم‌سالان خود نه در بازی‌های کودکانه، بلکه در سجاده سبز نماز می‌دید با درد و رنج‌هایی که گریبان‌گیر مردم جامعه بود آشنا بود و هرچه بزرگ‌تر می‌شد حس انسان‌دوستی و کمک به دیگران در روحش اوج می‌گرفت.

1402-12-08 00:05
189
0
88927

برادر شهید شعبانعلی منتظری گفت: مردم به وظایف خود عمل می‌کنند، اما انتظار دارند مسئولان به فکر مردم باشند، مردم از همه گرایش‌ها در میدان هستند.

1402-12-05 00:05
234
0
88900
معراجی‌های گلستان را بشناسید؛

تامین آسایش پدر و مادر تا لحظه شهادت

شهید امنیت «ابراهیم شیخ» در طول زندگی با برکت خود و از زمانی که دستان کوچکش توان کار کردن پیدا کرد در کنار پدر و مادر خود ایستاد و در جهت امرا و معاش آن‌ها کوشید.

1402-12-04 00:05
222
0
88890

سرباز شهید مختار ایگدری در وصیت‌نامه‌اش به امت شهیدپرور ایران می‌نویسد: جبهه‌ها را خالی نکنید و امام را یاری کنید. از امت حزب‌الله می‌خواهم که نگذارند دشمنان داخلی و خارجی به کشور ما نفوذ کند.

1402-12-01 00:10
212
0
88860

شهید احمد سقلی در تنها نامه‌ای که از او به‌جامانده برای برادرش می‌نویسد: هوای اینجا خیلی گرم است. به‌گونه‌ای که تمام روز را مجبوریم در سنگر بخوابیم.

1402-11-29 00:05
255
0
88836
وصیت‌نامه شهید «عزیزالله قربانی»:

دشمنان از سایه خود می‌ترسند!

شهید «عزیزالله قربانی» در نامه‌ای به پسر دایی خود می‌نویسد: «یک شب یکی از همرزمانم چند بعثی را با یک آفتابه غافلگیر کرد، خلاصه ابراهیم جان، بعثی‌ها از سایه خودشان می‌ترسند.»

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.