1393-07-03 14:59
1357
0
3341

گفتگویی خواندنی با استاد جانباز کلاله ای

این جانباز متولد شهرستان کلاله نیست ولی دست تقدیر وی را ساکن شهرستان کلاله کرد.

به گزارش گلستان ما ، متن مصاحبه سایت کلاله خبر با این جانباز به شرح ذیل می باشد:

برای آشنایی مخاطبان ، ابتدا کمی د باره تحصیلات و سوابق کاری خود بگوید.

اینجانب سلیمان تنومند متولد شب یلدای 1339 در بخش لطف آباد از توابع شهرستان درگزهستم.مقطع تحصیلی ابتدایی و راهنمایی را در بخش لطف آباد سپری کردم و مقطع تحصیلی متوسطه را در شهرستان درگز به اتمام رساندم. در سال 1360 در جهاد خدمت کردم و سپس به عنوان معلم پرورشی مدارس لطف آباد مشغول شدم و سپس از سال 1361 دوران معلمی خود را آغاز کردم و در دانشگاه آزاد مشهد درجه لیسانس و در سال 68 نیز فوق لیسانس خود را گرفتم و تنها به فوق لیسانس اکتفا نکردم و دکترای رشته الهیات را نیز گرفتم و از آن به بعد به عنوان استاد دانشگاه به تدریس مشغول هستم.

در آغاز جنگ تحمیلی کجا بودید؟ چی شد که به جبهه رفتید و در آنجا چه اتفاقی برای شما افتاد؟

در تاریخ 15 آذر ماه سال 58 عازم خدمت سربازی شدم و دوران سربازی را در شهرستان بانه و بجنورد گذراندم ، در آن زمان شهرستان بانه  ناامن بود، علت حضور ما در آن شهر در حقیقت نبرد و جنگ با گروه های تجزیه طلب کومله و غیره بود و در آغازین روزهای جنگ ، عازم منطقه فیاضیه آبادان شدیم ؛ حدودا هفته اول مهرماه سال 59 بود. من در رشته دیده بان خمپاره 120 میلی متر تخصص داشتم و هر روز در آن منطقه جنگ بود و گلوله ها و خمپاره ها ی متعدد و خمسه خمسه که هر پنج تا گلوله با هم می امدند و به فاصله های نزدیک منفجر می شدند؛ برخی از خمپاره ها در آسمان منفجر می شدند و مخلص کلام این است که در پاییز سال 59 نبرد و جنگ تن به تن بود و گلوله ها عین باران بر سرما می بارید تا اینکه در اواخر دیماه سال 59 با اصابت ترکش خمپاره مجروح شدم و قریب به 3 ماه بستری بودم.

لطفا بفرمایید چگونه مجروح شدید؟

در اواخر دیماه سال 59 برای بررسی منطقه رفته بودم و در فیاضیه آبادان در ساعت 1 بامداد بر اثر اصابت ترکش خمپارهمجروح شدم و حدودا سه ماه در بیمارستان طالقانی آبادان ، مصدق ماهشهر و مشهد بستری بودم و اواخر اسفند ماه سال 59 از بیمارستان مرخص شدم.

از همرزمان شما کسانی هم هستند که شهید شده یا الان در قید حیات باشند؟

بله برخی ها به درجه رفیع شهادت رسیدند مانند شهید احمد غفاری ، ابراهیم لامه ، مهدی تیموری و قربانزاده و برخی از هم رزمان ما نیز در قید حیات هستند مانند عسگری ، سروان میرزایی، تمسکن و قدیری .

از آن روزها چه خاطرات شیرینی به یاد دارید؟

خاطرات زیاد است ولی تعجب برانگیز ترین خاطراتم یکی به روزهای اول ورودم به پادگان بانه برمی گردد که در حال گشت زنی در اطراف پادگان بودم که ناگهان با ماشینی پر از خون و اعضای بریده شده بدن انسان در آن برخوردم، که این باعث تعجب شدید من شد و یکی دیگر از خاطراتم این است که در درب ورودی پادگان نگهبان بودم و ناگهان جوانی 15 ساله را با یک آر پی جی 12 دیدم ، به او ایست دادم ولی توجهی به ایست من نکرد و جلوتر که آمد از وی پرسیدم کجا میروی؟ گفت: پشت پادگان جلسه ای داریم و ما با رژیم شما مخالفیم و رهبر ما ... است! از نترس بودن و جملات عجیب این پسر 15 ساله شگفت زده شدم.

اولین نفر از سمت چپ

وقتی جنگ تمام شد و شما شنیدید قطعنامه پذیرفته شده، چه حسی به شما دست داد؟

زمانی که قطعنامه پذیرفته شد من در شهر کلاله به عنوان معلم در حال خدمت بودم ، ساعت یک و نیم عصر به خانه آمدم ،اخبار به روایت امام امت(ره) می گفت: که قطعنامه 598 را پذیرفتیم .شهر در سکوت مطلق فرو رفته بود همه جا زمزمه جنگ تمام شد ،بود.

به تعبیر امام راحل(ره) پذیرش فطعنامه همچون کاسه ای زهر بود که نوشیدیم .ولی به هر حال این جنگ با فداکاری امت و رهبری امام راحل با پیروزی ایران و شکست ابر قدرتهای جهان به اتمام رسید.

آیا مقوله شهادت و ایثار، حزن انگیز هستند؛ در انتقال این شادمانی چه اندازه موفق بوده ایم؟

شهیدان میوه های رسیده باغ این دنیا هستند.شهادت رستگاریی بزرگ است که نصیب برگزیدگان می شود و این شهادت مانند برگ زرینی است که استقلال و شرف جامعه را تضمین می کند و سند افتخارمی باشد.
باید کسانی که به این درجه رفیع رسیده اند ، مباهت کنند چرا که بهترین دیدار با خداوند در مقام شهادت است.

برای جوانان چه پیامی داری؟

اگر جوان امروزی بخواهد آینده ای درخشان داشته باشد، باید رابطه خود با مسجد و روحانیت را تحکیم بخشد .درس را با پاکی و تقوا پیوند دهد و فکر و دیدگاهش برای بهتر خدمت کردن به انقلاب و محرومان باشد. از رفتارهای جاهلانه و تبیعت از مدهای هنجار شکن غربی دوری کند و همواره پیروی ولایت فقیه را وظیفه خود بداند.

خواسته شما از مسئولین چیست؟

مسئولین باید بدون رودبایستی و تعارف در خدمت مردم باشند و در انجام امورات مردمی از هیچ تلاشی دریغ نکنند و از همه مهمتر خداترس باشند و اصل را بر تقوا و پاکی و تخصص قرار دهند و در واگذاری کرسی های خدمتی ،دید تنگ نظرانه و طایفه ای نداشته باشند.

این انقلاب بعد از تلاش های زیاد و جان نثاری شهدا به ما رسیده است و هدف مسئولین باید تحکیم انقلاب باشد و در تمامی امورات خود به یاد داشته باشیم ،شهدا حق زیادی بر گردن ما دارند و طوری رفتار نکنیم که در حضور شهدا شرمسار آنها شویم.

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.