شهید «حسین اداره‌حیدرآبادی»، سرباز بیسیم‌چی لشکر ۶۴ ارتش که عشق به خدمت، او را به کردستان کشاند، تنها دو ماه مانده به پایان خدمت، با انفجار مین به فیض شهادت نائل آمد.

مادر شهید جمشیدی نقل می‌کند: «بعد از اتمام دوران خدمتی‌اش به خانه نیامد. او بسیار تلاش کرد تا دوباره او را به مناطق جنگی اعزام کنند.»

همسر شهید «حسن بارانی» نقل می‌کند: نفت خانه تمام شده بود، شب را در سرما به سر بردیم در عالم خواب همسرم گفت: نگران نباشید فردا برایتان نفت می‌آورم.

ایثارگری شهید کرمعلی یازرلو در بند بند وصیتنامه‌اش به چشم می‌خورد شهید که تمام اموالش را بخشید و الگویی برای خدمت به مردم و آبادانی وطن شد.

مادر دانشجوی شهید «غلامحسین شریعتی» نقل می‌کند: «پسرم در دوران قبل از انقلاب در فعالیت‌های مذهبی و سیاسی حضور فعال داشت به صورتی که دستگیر و زندانی هم شده بود.»

قائم مقام اداره کل تبلیغات اسلامی استان گلستان گفت: صحن گوهرشاد حرم رضوی شنبه شاهد حضور دسته‌های عزاداری از گلستان خواهد بود این مراسم با حضور ۲۸ کاروان پیاده و ۵۰ کاروان سواره برگزار می‌شود.

شهید عبدالله رسولی وقتی به سن خدمت سربازی رسید وارد خدمت مقدس سربازی شد.

مادر شهید گوکلانی می‌گوید: امید ما در راه دفاع از وطن به شهادت رسید و او دیگر تنها متعلق به من و مادرش نیست، بلکه متعلق به همه ایران است. هر روز آخرین جملاتش را با خودم تکرار می‌کنم، گویا به او الهام شده بود که شهید می‌شود و دیگر بر نمی‌گردد.

شهید «معصومه عرب بالاجلینی» از قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در مراسمات مذهبی و سیاسی فعالیت می‌کرد، بعد از پیروزی انقلاب فرزند خود را نیز تقدیم انقلاب کرد. چندین مرحله به جبهه اعزام شد.

بعد از عروسی سعید برادر حمید، دنبال خانه ای بودیم برای شروع زندگی مشترک. با پس اندازی که حمید داشت می شد یک خانه بزرگ در جای خوب قزوین اجاره کرد. اولین خانه را دیدیم. ۱۲۰ متری بود. پسندیدیم.