1393-11-09 16:03
4299
0
9608
ایستگاه مشاوره/

چگونه با کودک پرخاشگر خود برخورد کنیم؟

عامل سوم پرخاشگری کودکان, کنترل زیاد والدین است. در ادامه به توضیح اینکه چرا کنترل به پرخاشگری می انجامد می پردازیم.

به گزارش گلستان ما به نقل از قابوس نامه، کودکان خودمحورند مخصوصا در سنین پایین, که به تدریج بعد از نوجوانی تعدیل می شود. خودمحوری یعنی از زوایه خود دیدن و عدم توانایی درک موضوع از نگاه دیگران. آزمایش این موضوع, به شرح زیر است:

روی یک میز چند کوه مقوایی در اندازه های مختلف می گذارند. در یک طرف میز, بچه و در مقابل یک عروسک را روی صندلی می نشانند. از کودک می پرسند عروسک چه می بیند. در جواب به آن چیزی اشاره می کند که خودش می بیند. دانشمندان از این آزمایش نتیجه گرفتند که کودکان نمی توانند حرفهای والدین را درک کنند زیرا توانایی درک موضوع از نگاه دیگران را ندارند. تفکرشان عینی است و نمی توانند در ذهن خود فرضیه سازی کنند.

کنترل به معنی اعمال قوانین سخت و خارج از توان کودک, منجر به پرخاشگری می شود زیرا کودک آن را  و علت آن را درک نمی کند. توانایی, میزان تحمل و مزاج کودکان با هم متفاوت است و بنابراین معنی کنترل برای هر کودک متفاوت است. کودکی که از لحاظ مزاج آسان و آرام است کنترل زیاد را ممکن است بتواند تحمل کند ولی کودکی که مزاج سخت دارد کنترل متوسط را هم شاید نتواند تحمل کند. تحمل کودک را از واکنش او می توان فهمید. اگر برایش قابل تحمل باشد واکنش هیجانی و عصبانیت نشان نخواهد داد.

وجود قوانین لازم است اساسا کودک نباید به حال خود رها شود. کودکان از رهایی می ترسند. همیشه نگران رها شدن هستند. اما قوانین باید متناسب با سن باشد و سختگیرانه نباشد. بسیاری از ما انسانها گرفتار معیارهای سختگیرانه هستیم و آن را درباره همه اطرافیان خود مخصوصا کودکان اعمال می کنیم. کودک احساس زندانی بودن می کند و از طرفی بلد نیست احساسش را بیان کند بنایراین والدین متوجه احساس او نمی شوند و به سخت گیری ادامه می دهند. این موضوع برای همه کودکان دردناک است اما نوع و شدت واکنش و زمان بروز واکنش از کودکی به کودک دیگر متفاوت است.

یک کودک ممکن است بلافاصله در رفتارش بروز دهد به شکل عصبانیت و پرخاش یا قهر و عقب نشینی اما کودک دیگر ممکن است اصلا پرخاشگری بروز ندهد و در عملکردش در تکالیف مدرسه بروز دهد اصطلاحا پرخاشگری منفعل بروز دهد و رفتارهای موذیانه نشان دهد و یواشکی خرابکاری کرده و انکار کند.

اعمال قوانین متناسب با سن باید بدون خشونت باشد. والدین کودکان به شدت پرخاشگرغالباً به هنگام اعمال قواعد و معیارها خشونت دارند و پرخاشگرند. خشونت با قاطعیت فرق دارد. علائم خشم در چهره نباید باشد. و اصرار بر قانون باید باشد.

عدم پیروی از قانون باید پیامد منفی غیر فیزیکی داشته باشد یعنی تنبیه به شکل محرومیت از چیزی که مورد علاقه اوست روی دهدو تنبیه بدنی نباشد. به اتاق یا جایی خاص از منزل فرستادن محرومیت مناسبی است ولی مدت زمان آن باید متناسب با سن باشد و در حد تحمل کودک باشد. در اینجا هم باید به واکنش کودک توجه نمود اگر علائم پشیمانی ظاهر شود حالت ایده الی است. می توان اتمام محرومیت را منوط به پیشیمانی و عذر خواهی کرد.

نکته مهم این است که اگر تصمیم به این کار گرفته شد با وساطت کسی یا به هر دلیلی نباید عقب نشینی شود قانون باید اجرا شود.

بعد از اتمام باید بدون عصبانیت با او صحبت شود و فرصت صحبت به او داده شود و احساس جریحه دارشده اش ترمیم شود د غیر اینصورت آن تنبیه اثر بسیار بدی خواهد داشت. احساس عدم خوشبختی به فرد خواهد داد که در صورت تکرار این احساس پایدار می شود.

یک نکته مهم هماهنگی بین دو والد است. معمولا یکی از والدین آسان گیر و دلرحم است و تنبیه ها را کنسل کرده و والد دیگر را شماتت می کند. والدین باید هوای همدیگر را داشته باشند و از هم تصمیمات هم حمایت کنند.و در حضور بچه به تصمیم همدیگر اعتراض نکنند. بهتر است با هم صحبت کرده درباره معیارها و قوانین و نحوه تشویق و تنبیه باهم به توافق برسند.

نکته بسیار مهم این است که والدین هنگام تصمیم گیری درباره نحوه برخورد با او عصبانی نشوند و در همان لحظه کودک را تشویق به صحبت و بیان احساس یا خواسته خود کنند. این کار یک مهارت است و به تدریج  کودک می آموزد بیان خواسته و احساس نتیجه بهتری از پرخاشگری دارد.

انتهای پیام/

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.