به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «گلستان ما»، حجت‌الاسلام و المسلمین محقق داماد، در مقام مقایسه حجاب با دیگر واجبات از جمله نماز و حج برآمده و الزام (قانون) بر حجاب را نفی می‌کند و مدعی می‌شود که هیچ الزامی بر آن نیست چنانکه بر نماز و حج الزامی وجود ندارد.

راقم این سطور گوید؛ از باب امانتداری عین گفته‌های ایشان را همراه با ادله می‌آوریم و سپس دلایل خود را مبنی بر بطلان نظرات ایشان ارائه می‌کنیم.

⭕️ جناب محقق داماد می‌گوید:
مگر همه واجب‌ها را باید الزام کرد؟!
آیا چیزی بالاتر از نماز واجبه؟!

آیا حج واجب نیست؟! [پس] باید یک قانون بگذرانند که اگر تو مستطیع شدی و به مکه نرفتی بایدشلاق بخوری. !
اگرکسی بخواهد حکومت اسلامی تشیکل بدهد باید این را برای خودش حل کند. یک سری واجبات است که با کرام الکاتبین است. ! ضامن اجرایش دست خداست.

⭕️ سپس به یک حدیث اشاره می‌کند که «سئل عن رسول الله عن النظر الی النساء الاعرابی…»

در پاسخ می‌گوییم:
☑️اولا: ادعای ایشان که اسلام بر حجاب الزام نکرده است؛ ادعایی خلاف نظر مشهور فقها ومراجع تقلید شیعه است. در این جا و در رد ادعای ایشان، تنها چند نظر فقهی از فقیهان متاخر را می‌آوریم.

🔻امام خامنه‌ای:
«بنده نظر قاطع خودم را در این مورد عرض میکنم… از لحاظ شرعی، حجاب یک حکم مسلّم شرعی است… این چیزی است که از آن صرف‌نظر نمیشود کرد. مردم ما مسلمانند، مقیّدند، متعبّدند، بانوان ما متعبّدند، باید رعایت کنند این را؛ حکم شرع است. یک نگاه، نگاه قانونی است؛ قانون واجب‌الاطاعه است و در این زمینه، حکم قانونی وجود دارد؛ رعایت حکم قانون برای همه واجب است. چه آن کسانی که به شرع معتقدند، چه حتّی آن کسانی که به شرع هم معتقد نیستند، قانون را بایستی رعایت کنند.» ۱۴۰۳/۰۱/۱۵

🔻آیت الله مکارم شیرازی: حجاب از ضروریات دین است ولی انکار آن برای کسانی که از ضروری بودن آن آگاهی ندارند، موجب ارتداد نمی‌شود.

🔻آیت الله بهجت(ره): بی‌اعتنایی به حجاب گناه است و داشتن حجاب واجب است دینی است.

🔻آیت الله سیستانی: اصل حجاب از مسلّمات شریعت است و در قرآن آمده است ولی کسانی که توجه به وضوح آن ندارند، انکار آنها مستلزم انکار نبوت نیست و بی‌اعتنایی، عملی گناه است.

🔻آیت الله صافی گلپایگانی: اصل وجوب حجاب فی الجمله از ضروریات اسلام است و منکر آن مرتد است ولی بی‌اعتنایی به آن با عدم انکار وجوب آن، فسق است.

☑️ثانیا: ادعای نامبرده نوعی استخفاف در احکام شرعی است که از این مَنظَر نبایستی به آن اعتنا کرد؛ ا لبته نبایستی هم سکوت کرد.
چنانکه آیت الله العظمی نوری همدانی فرمودند: اگر واجب الهی را مانند حجاب مورد استخفاف قرار دادند نبایستی سکوت کرد.

☑️ثالثا: حدیث مورد استناد ایشان (برعدم الزام برحجاب) بر فرض درست بودن سند روایت؛ سوال کننده از نگاه به زن لاابالی در حجاب (زنی که کشف حجاب کرده است) پرسیده است نه از الزام به حجاب بعنوان یک حکم شرعی. بنابر این روایت مورد استناد ایشان نه نفیا و نه اثباتا، هیچ ارتباط موضوعی با اصل حجاب ندارد. بلکه از حلیت و یا حرمت نگاه به زن مکشفه حکایت دارد.
مشهور آن است که این حدیث ناظر به پوشش اهل ذمه چند نفر است.
به نقل از احمد بن محمد بن عیسی، به نقل از ابن محبوب، به نقل از عباد بن صهیب، که گفت: از ابو عبدالله (علیه السلام) شنیدم که فرمود: نگاه کردن به سر اهل تهامه (منقطه‌ای از عربستان)، اهل ذمه، بادیه نشینان، اهل سواد وبیگانگان اشکالی ندارد، زیرا اگر از آنها نهی شود، دست از این کار برنمی‌دارند.

☑️رابعا: جناب محقق داماد برخلاف
اشتهاربه فلسفه، کاملا از منطق بحث خارج شده است.

با حفظ احترام برای آقای محقق داماد می‌گوییم: آقای محقق!
بی‌شک اگر کسی مستطیع شود واجبی به نام حج را ترک کند خسارت فردی دنیوی و اخروی می‌بیند اما اگر کسی واجبی بنام حجاب را ترک کند تنها به خودش خسارت وارد نکرده است بلکه خسارات او متوجه آحاد جامعه می‌گردد.

در این باره رشته کلام را علامه جوادی آملی می‌سپارم که در این باب فرمودند: «زن باید کاملا درک کند، حجاب او تنها مربوط به خود او نیست تا بگوید من از حق خودم صرف نظر کردم. حجاب زن مربوط به مرد نیست تا مرد بگوید من راضیم.

حجاب زن مربوط به خانواده نیست تا اعضای خانواده رضایت بدهند. حجاب زن، حقی الهی است؛ لذا می‌بینید در جهان غرب و کشورهایی که به قانون غربی مبتلا هستند اگر زن همسرداری آلوده شد و همسرش رضایت داد، قوانین آن‌ها پرونده را مختومه اعلام می‌کند اما در اسلام این چنین نیست. حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد، نه شوهر و نه ویژه برادر و فرزندانش است. همه اینها اگر رضایت بدهند، قرآن راضی نخواهد بود چون حرمت زن و حیثیت زن به عنوان حق‌الله مطرح است و خدای سبحان، زن را با سرمایه عاطفه آفرید که معلم رقت باشد و پیام عاطفه بیاورد.

اگر جامعه‌ای این درس رقت و عاطفه را ترک کرد و به دنبال غریزه و شهوت رفت، به همان فسادی مبتلا می‌شود که در غرب ظهور کرده است. بنا بر این کسی حق ندارد بگوید من به نداشتن حجاب رضایت دادم.»

حال قضاوت با خوانندگان محترم این منطق کجا و منطق جناب محقق کجا که الزامِ واجبی بنام حجاب را با الزام واجبی بنام حج و نماز یکی می‌داند و صغری و کبری می‌کند و نتیجه می‌گیرد و می‌گوید چون در حج الزام و توبیخ نیست و مکلفِ تارکِ حج و نماز در دنیا توبیخ نمی‌شود پس نبایستی تارک حجاب هم تقبیح، مذمت و تنبیه شود و ناگفته پیداست که ادعای آقای محقق داماد باطل و غیر منطقی و یک فلسفه بافی است که حکایت از عدم تسلط ایشان به اصول فقه دارد و در استدلال و استنباط احکام، کمیت او لنگ است.

ایشان در پایان مدعی است که اگر بخواهند حکومت اسلامی تشکیل دهند بایستی به آنچه را که «من!» می‌گویم توجه کنند که ابطال این ادعا آشکار است زیرا هم با ممشای امامین انقلاب، مراجع تقلیدشیعه و همچنین فرهنگ عمومی مردم مسلمان ایران در تعارض است و بطلان آن پرواضح می‌باشد.

ایشان در پایان مدعی است که اگر بخواهند حکومت اسلامی تشکیل دهند بایستی به آنچه را که «من!» می‌گویم توجه کنند که ابطال این ادعا آشکار است زیرا هم با ممشای امامین انقلاب، مراجع تقلیدشیعه و همچنین فرهنگ عمومی مردم مسلمان ایران در تعارض است و بطلان آن پرواضح می‌باشد.