مادر شهید شیرمحمدلی، نقل میکند؛ یکی از همرزمان پسرم از او خواسته بود تا از جبهه فرار کند؛ ولی محمدم در جوابش گفته بود: من اصلاً این کار را نمیکنم.
شهید «علیاکبر دینکو» آرزو داشت پزشک شود اما با شروع جنگ تحمیلی به جبهه رفت تا از دین و ناموس و میهن خود دفاع کند علیاکبر سه بار به جبهه رفت و در اعزام آخر پس از رشادتهای فراوان به شهادت رسید.
شهید وابستگی عجیبی به مادر خود داشت. همیشه در کارها حتی کارهای منزل کمک میکرد.
شهید امنیت «ابراهیم شیخ» در طول زندگی با برکت خود و از زمانی که دستان کوچکش توان کار کردن پیدا کرد در کنار پدر و مادر خود ایستاد و در جهت امرا و معاش آنها کوشید.
شهید محمدباقر مسعودی در فرازی از وصیتنامهاش مینویسد: «در تاریخ اسلام، همیشه خون شهیدان آبیاریکننده درخت تناور اسلام بوده و است».
همرزم شهید غفور رضوی نقل میکند: «آن زمان که دشمن به این آبوخاک حمله کرد، غفور به ندای رهبر لبیک گفت و برای دفاع از این آبوخاک، راهی جبهههای حق شد تا جانش را با خدای خود معامله کند.»
شهید «ولی الله استرآبادی» در وصیتنامهاش نوشت: پیام خون مرا همراه با عمل به مسائل شرعی و اسلامی به همه برسانید.
شهید براتعلی رجبی در فرازی از وصیتنامهاش مینویسد: «خوهرانم، شما همچون زینب (س) صبر و استقامت و شکیبایی پیشه کنید و فرزندانتان را چنان تربیت کنید که ادامهدهنده خط سرخ شهادت باشند.»
شهید کمی، به دلیل مشکلات فراوان نتوانست تحصیلات خود را به پایان برساند. بهعنوان سرباز ارتش عازم جبهههای جنگ شد.
برادر شهید منتظری میگوید: مردم به وظایف خود عمل میکنند، اما انتظار دارند مسوولان به فکر مردم باشند.
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.