مادر شهید جمشیدی نقل میکند: «بعد از اتمام دوران خدمتیاش به خانه نیامد. او بسیار تلاش کرد تا دوباره او را به مناطق جنگی اعزام کنند.»
پسرعموی شهید عسگر سدنی نقل میکند: «دوران آموزش من و عسگر سرشار از خاطرات تلخ و شیرین بود.»
شهید «محمد تقی معززی» به عنوان خردسالترین شهید استان گلستان شناخته میشود.
همرزم شهید غفور رضوی نقل میکند: «آن زمان که دشمن به این آبوخاک حمله کرد، غفور به ندای رهبر لبیک گفت و برای دفاع از این آبوخاک، راهی جبهههای حق شد تا جانش را با خدای خود معامله کند.»
شهید کیانی پس از عملیات نصر ۴ در منطقه ماووت عراق در حالی که سر به سجاده داشت بر اثر اصابت ترکش راکت هواپیمای عراقی به شهادت رسید.
سردار شهید حسن امام دوست در نامهای به همسر خود نوشت؛ همسر عزیزم میخواهم از سفری برایت سخن بگویم که دیدهها و خاطرات آن اصلاً از مقوله لفظ و کلام نیست که بتوان گفت و یا نوشت.
مادر شهید عباسپور میگوید: «روزی که پسرم با صورت زخمی به منزل آمد گفت به علت چسباندن عکس امام خمینی (ره)، منافقین به او حملهور شدند.»
پدر شهید ابراهیم سنچولی نقل میکند: «پسرم گفت: دیگر به ارتش برنمیگردم. آقای خمینی آمده است و من دیگر در رژیم پهلوی خدمت نمیکنم.»
شهید «محمودرضا خلیفی»، جوانی مهربان و خوشرو بود و خانوادهاش را خیلی دوست داشت و به پدر و مادرش احترام میگذاشت و همواره به نصایح آنها گوش میداد.
روز خود را با خواندن صفحه ۶۴ از سوره مبارکه آلعمران (جزء چهارم) آغاز کنید.
شهید «علیاکبر خیام تهرانی» از سوی بسیج داوطلب جبهههای جنگ شد و در جبهه تمام مسئولیتهای سخت و دشوار را به عهده میگرفت.
شهید محمدرضا محمودی گفت: «من تا آخرین لحظه مقاومت میکنم تا دشمن مشتی از خاک ما را غصب نکند.»
شهید استرآبادی در وصیت خود نوشت: شهادت صعود انسان به معراج است و بالاترین درجه انسان در رسیدن به معبود است.
شهید «عارف خادملو» در فرازی از وصیت نامهاش آورده است: «از همه شما عزیزان میخواهم همیشه قدردان پدر و مادران خود باشید و با آنها با احترام رفتار کنید».
مادر شهید سیدکریم حسینی نقل میکند: «پسرم شبها وقتی برای نماز شب بیدار میشد به صورتی قدم بر میداشت تا ما صدای پایش را نشنویم».
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.