به گزارش گلستان ما؛ حسن بیارجمندی فارغ التحصیل دانشگاه وزارت خارجه روسیه طی یادداشتی به تحلیل و بررسی ابعاد پنهان قتل جمال خاشقچی پرداخته است.

اجلاس شهریورماه سران ایران، روسیه و ترکیه درباره تحولات سوریه در تهران پایتخت جبهه مقاومت اسلامی و به تعبیری بلوک مقاومت اسلامی بیش از اینکه حامل پیام هماهنگی این سه کشور در عملیات ادلب و تدوین قانون اساسی سوریه در دوره پسا بحران آن باشد؛ پیروزی جمهوری اسلامی را با این میزبانی سنگین به جهانیان مخابره کرد.

در این میان بی شک اردوغان نقش بر آب شدن رویای خود را بیش از هر عاملی متوجه عربستان سعودی و شاهزاده سرکش آن می دانذ؛ اما محافظه کاری و احتیاط بیش از حد در برابر این کشور برای بسیاری از تحلیل گران جای سوال و تامل داشت! تا اینکه بحران سیاسی میان عربستان و قطر و قطع ارتباط سعودی ها با دوحه در سال ۱۳۹۶ رخ داد و متعاقب آن پارلمان و دولت ترکیه  بر این احتیاط  و محافظه کاری پایان داد و با حمایت قاطع از دوحه ، روابط عربستان با ترکیه را به نقطه انجماد رساند.

 این تنش به همین جا ختم نشد و با اوج گرفتن بحران اقتصادی و دیپلماتیک میان ترکیه و آمریکا گمانه زنی هایی در مورد مداخله عربستان سعودی از سوی کارشناسان مطرح گردید.اما در ادامه این بحران نیز با کاهش ارزش لیر ترکیه این سرمایه گذاری بظاهر سخاوتمندانه پانزده میلیارد دلاری امیر قطر در ترکیه بود که آبی بر آتش فتنه اقتصادی در ترکیه ریخت .به نظر نگارنده  این اقدام سرآغاز یک همکاری راهبردی برای احیای جبهه اخوانی با هدف خارج کردن عربستان سعودی و شخص محمد بن سلمان از معادلات منطقه ای گردید.

سوال اصلی این است که اردوغان برای راهبری این مهم به چه کسی و چه مجموعه ای می توانست تکیه کند؟ زمان و نتایج مورد انتظار برای اردوغان بسیار حایز اهمیت است.بالاخص اینکه در همین چند سال اردوغان ناکامی هایی گسترده ای را در منطقه شاهد بوده است و جای هیچ ریسک دیگری باقی نمانده است.

دیروز  اردوغان نتیجه این پیروزی را بعد از یک ماه عملیات خفته ضد اطلاعاتی با پیوست یک جنگ ادراکی-شناختی سنگین پیرامون قتل « جمال خاشقجی » در پارلمان ترکیه و در جمع اعضای حزب عدالت و توسعه عرضه نمود! و همانطور که انتظار می رفت بازتاب گسترده جهانی یافت! اردوغان شکست خورده و ناکام آیا بر یک موج خاشقچی اتفاقی سوار و چنین پیروزمندانه سخنرانی کرد؟

در بخش اول این سخنرانی او به خانواده خاشقجی و دوستان وی تسلیت گفت و  از یک نقشه -  که برای قتل خاشقجی تهیه شده بود - سخن گفت و تمام شواهد آنرا ارایه نمود! و تاکید نمود که :«باید تمامی افرادی که به هر نحوی در این جنایت نقش داشته اند محاکمه شوند و نه فقط یک عده شخصیت های امنیتی»

اردوغان در ادامه خواستار شد که:«افرادی که در این قتل دخیل بوده اند باید محاکمه شوند. شما (سعودی‌ها) متعهد هستید که این همکار محلی را معرفی کنید. تا زمانی که این موضوعات روشن نشده باشد، این پرونده پایان نخواهد یافت. فکرش را هم نکنید. ما انتظار داریم که طرف سعودی در جریان تحقیقات به ما کمک کند.عربستان باید به تمام پرسش ها پاسخ بگوید. اینکه چرا یک تیم ۱۵ نفره به ترکیه اعزام شده است؟ چه کسی دستور این قتل را داده؟ چرا کنسولگری بلافاصله درهای خود را برای تحقیقات باز نکرد؟ چرا این همه تناقض در گفته های عربستانی ها بود؟ عامل اصلی مفقود شدن جسد خاشقجی کیست و جسد کجاست؟ سعودی های باید به همه این سوال ها پاسخ بدهند.»

و در پایان اشاره می کند که :«نهادهای امنیتی ترکیه مدارکی دارند که می گوید قتل خاشقجی یک جنایت برنامه ریزی شده بوده است. ترکیه و جامعه جهانی فقط در صورتی راضی می شوند که تمامی برنامه ریزان و عاملان این جنایت به محکمه سپرده شوند. کشورهای دیگر نیز باید در تحقیقات مشارکت کنند.»!

این سخنرانی پیروزمندانه بخوبی یک روی دیگر سکه ضرب شده به نام جمال خاشقچی را نشان می دهد! روی دیگری که در لابلای روایت یک سویه و یکطرفه جهانی از قتل خاشقچی توسط سرویس اطلاعاتی عربستان سعودی گم شده است ! و مخاطبان جهانی این جنگ ضد اطلاعاتی- ادراکی و شناحتی،  مقهور مغزهای فندقی ۱۸نفر عناصر اطلاعاتی و شبه اطلاعاتی عربستان شده اند که چطور و چگونه اینطور لخت و عریان و نیز بدون هیچ استتاری پای به کشور کودتا زده ترکیه و بشدت امنیتی آن شده اند و این قتل تابلو را مرتکب و بسادگی از آن خارج شده اند!!؟قطعا این اتفاق با هیچ منطق امنیتی قابل تحلیل و ارزیابی نیست.

به همان میزان نیز ساده انگارانه خواهد بود که بپذیریم«میت» و مغز متفکر آن هاکان فیدان از زمان اعلام عدم خروج جمال خاشقچی از سوی خدیجه چنگیز به این موضوع ورود کرده است!

بررسی اطلاعات آشکار در فضای رسانه ای نشان می دهد که ترکیه و سرویس اطلاعاتی خارجی آن  از حدود ۳ماه قبل به این پروژه ورود نموده اند و از برنامه سرویس اطلاعاتی عربستان سعودی برای ربودن جمال خاشقچی و انتقال او به خاک عربستان مطلع شده اند.

در این میان نقش خدیجه چنگیز نامزد جمال خاشقچی در هاله ای از ابهام است و اطلاعات دقیقی از هویت او و نحوه ارتباط او با این روزنامه نگار عربستانی در دست نیست! تا جایی که حتی خانواده اصلی جمال خاشقچی دچار بهت و حیرت شده اند! اما چه بپذیریم و چه نپذیریم ؛او درقامت یک پرستوی حرفه ای میت ظاهر شده است و تاریخی ترین ماموریت خود را در حساس ترین مقطع تاریخی ترکیه با کشاندن این طعمه بزرگ به ترکیه و سپس کنسولگری عربستان رغم زده است!

و در واقع سرویس اطلاعات ترکیه پیش از سفر این روزنامه نگار از آمریکا به ترکیه بر این موضوع سوار بوده است و با به مسلخ بردن بزرگترین طعمه جذاب برای سرویس های اطلاعاتی عربستان و در زمین آنان (کنسولگری عربستان بجهت برد روانی و رسانه ای آن)؛ بزرگترین بازی جهانی را براساس قواعد طراحی شده از سوی مغز متفکر این پروژه یعنی هاکان فیدان رغم زده و این پیروزی راهبردی را برای دولت اردوغان به ارمغان آورده است.

در واقع قتل جمال خاشقچی نه یک صحنه جنایی بلکه یک میدان جنگ ضد اطلاعاتی بین سرویس اطلاعات ترکیه و سرویس اطلاعاتی عربستان سعودی بوده است و عربستان در این میدان مغلوب این جنگ ضد اطلاعاتی پیچیده شده و در زمین خود و براساس قواعد میت بازی کرده است و این عریانی و لختی در عملیات کور یاد شده دلیل اصلی آن است.

ازینرو بر خلاف تحلیل هایی که این روزها در رسانه های گروهی از مغزهای متفکر سعودی این عملیات سخن گفته می شود؛ نگارنده معتقد است که می بایست از هاکان فیدان بعنوان مغز متفکر پروژه بین المللی کردن قتل خاشقچی یاد کرد.

نگاهی اجمالی به زندگی این رييس کنوني سرويس اطلاعاتي ترکيه و از چهره های سرشناس در عرصه هاي سياسي و ديپلماسي بیش از هر چیز ما را به درک ابعاد و عمق این عملیات حرفه ای بدون هیچ رد و پایی رهنمون می سازد.

دکتر هاکان فيدان – که از آن به جوان ترين رييس اين سرويس اطلاعاتی از آغاز تاسيس تا دوران فعلي یاد می شود – از سال  ٢۰۰١  با ورود به دانشگاه مريلند آمريکا رشد و ترقی خود را آغاز نمود و در رشته هاي مديريت و علوم سياسي تحصيل کرد. سپس با پايان نامه "نقش سرويس هاي امنيت در سياست خارجي: مقايسه سرويس هاي اطلاعاتي آمريکا، انگليس و ترکيه" فوق ليسانس خود را در رشته روابط بين الملل از دانشگاه بيلکنت دريافت کرد و در همين دانشگاه در سال ٢۰۰۶ در رشته روابط بين الملل دکترا گرفت. عنوان تز دکتراي او " ديپلماسي در دوران دانش: نقش فن آوري اطلاعات در تصويب عهدنامه هاي بين المللي " است.

هاکان فيدان پس از آن ماموريت ها و مسئوليت هاي مهمي را در داخل و خارج ترکیه بر عهده گرفت اما سرنوشت ساز ترین آن معاونت رييس سرويس اطلاعاتي ميت کمتر از يک سال باقی مانده به بازنشسته شدن امره تانر چهره شناخته شده و پيشکسوت امنيتي ترکيه است؛ برخي از تحليل گران با زبان طنز و کنايه نوشتند: تانر در ظرف آن مدت فقط به اين منظور در ميت مانده بود تا همه دکمه ها را به فيدان نشان دهد، اگر نه آماده سازي او براي در اختيار گرفتن اين پست حساس از مدت ها پيش کليد خورده بود!

يکي از دلايل تعجب عميق رسانه هاي ترکيه از رييس شدن هاکان فيدان در سرويس اطلاعاتي ميت اين بود که ده ها معاون، فرمانده نظامي کارکشته و تحليل گران سياسي و امنيتي ترکيه به عنوان نامزدهاي اين پست در نظر گرفته شده بودند و کسي فکر نمي کرد که نخست وزير اردوغان، ميت را به يک جوان ۴٢ ساله بسپارد با اين حال بعدها مشخص شد که فيدان غير از حمايت کامل و علاقه ويژه اردوغان، از تاييد حقيقي و حقوقي عبدالله گل نيز برخوردار است و ١١ سال پيش از آن که اين مقام را در اختيار بگيرد، در يک تِز مفصل نظريات خود را در مورد سازماندهي مجدد سرويس اطلاعاتي ميت بر کاغذ آورده و در اختيار مسئولين دولت گذاشته بود و گويي به خوبي مي دانست که روزي به ميت خواهد رفت و بالاترين پست اين سرويس را در اختيار خواهد گرفت.

انتهای پیام/