به گزارش گلستان ما؛ دکتر حسن بیارجمندی در یادداشتی به مقایسه تطبیقی عملکرد بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران و نمایندگان مجلس شورای اسلامی با عنایت به فرمایشات روز گذشته رهبر معظم انقلاب پرداخت.

تاریخچه راه یافتن تیم ملی ایران به جام جهانی به سال ۱۹۷۸ در آرژانتین باز می گردد. پس از آن نیز ایرانیان تا کنون شاهد 4 صعود دیگر تیم ملی خود در جام های جهانی ۱۹۹۸ فرانسه، ۲۰۰۶ آلمان، ۲۰۱۴ برزیل و النهایه ۲۰۱۸ روسيه بوده اند.

صعود اخیر تیم ملی از جهات مختلف داخلی و خارجی و نیز سطح بازی ها و ثبت رکوردها مورد توجه بیشتر قرار گرفت ؛ تیم ملی پنجم ایران با اقتدار کامل به عنوان ‏صدرنشین گروه خود و دو هفته باقی مانده از مسابقات مقدماتی جام جهانی و بعد از برزیل به جام جهانی۲۰۱۸ روسيه صعود کرد .

این پیروزی تیم ملی پنجم بی تردید مرهون علل و عواملی چون مربی توانمند، شناسایی بهترین بازیکنان، همکاری فدراسیون ، سازمان لیگ ، باشگاه ها، هیات های فوتبال در جذب این بهترین ها، توانمندسازی های فردی و تیمی و... باشد ، اما تمام اینها برای این صعود مقتدرانه همچون صعودهای پیشین لازم اما کافی نیست .

بنظر نگارنده ، آنچه تیم ملی پنجم را از تیم های دیگر متمایز کرده و می کند این بود که کلیت تیم بدون تأثیرپذیری از تیم های حریف و با استقامت و پایداری و پرهیز از حاشیه ها « به کار برتر و اقدام و عمل اساسی » در زمین بازی و در برابر حریف اهتمام ورزید و مقتدرانه به صدر نشست.

تیم ملی پنجم در این مرحله مقدماتی حقا و حقیقتا « تردید و خودکم‌بینی ، یأس و ناامیدی، و بی‌اعتنایی و بی‌مبالاتی » به خود راه نداد و هیچ گاه «با دید مأیوسانه به ظرفیت‌ها و توانایی‌های ملی » خود نگاه نکرد .

در یک کلام به تعبیر امام خامنه ای که : « ملت ایران در تاریخ نماد فضائلی همچون « ایمان، علم، اعتماد به‌نفس، استقلال، پایداری و افتخار به داشته‌های خود بوده است » این تیم ملی توانست جلوه های زیبایی از فضایل ملی را در عرصه ورزشی و در برابر چشم همگان به تصویر بکشد.

تیتر « ایران در گروه مرگ! » ، آغاز جنگ روانی علیه تیم ملی

با قرعه کشی جام جهانی 2018 روسیه در سال گذشته و قرار گرفتن تیم ملی کشورمان در گروه دوم و هم گروهی با مراکش، اسپانیا و پرتغال ؛ «جنگ و فشار روانی» سنگینی متاسفانه در همین فضای رسانه ای داخلی شکل گرفت و تیتر « ایران در گروه مرگ! » بر اکثر رسانه ها نقش بست! حقیقتا چه شد که آن نقاط قوت منحصر به فرد تیم ملی پنجم تحت تاثیر یک قرعه کشی و گمانه زنی های ژورنالیستی منفعت طلبانه به آنی به ضعف مبدل شد !!؟

یاد آن بخش از بیانات امام خامنه ای در مراسم بیست و نهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) در جوار مرقد مطهر امام راحل در تبیین نقشه دشمنان افتادم که فرمودند : « فشار روانی ؛ این خیلی نکته‌ی حائز توجّه و مهمّی است. نقاط قوّت جمهوری اسلامی را، نقاط قوّتی که برای کشور و برای ملّت مایه‌ی اقتدار و مایه‌ی تقویت است نشان کرده‌اند و آنها را در تبلیغات و در برخوردها به‌عنوان نقاط چالش‌آفرین معرّفی میکنند؛ برای اینکه ملّت ایران را نسبت به آنها دلسرد کنند. این وضعی است که امروز ما با دشمن داریم. عواملشان در داخل هم متأسّفانه مشغولند؛ کمک‌کنندگان به جنگ روانی دشمن در داخل، موجودات بدی هستند، موجودات حقیری هستند؛ این سرافکندگی دارد.هدف دشمن معلوم است؛ دشمن درصدد آن است که ما از نقاط قوّت خودمان صرف‌نظر کنیم، از عناصر اقتدار ملّی خودمان دست برداریم تا راحت‌تر بتواند بر کشور ما، بر ملّت ما، بر سرنوشت ما و آینده‌ی ما مسلّط بشود؛ یک‌چنین فکری را آنها کرده‌اند و ملّت در مقابل این حرکت ایستاده است؛ این فشار روانی. »

گزارشگران مایوس و ناامید در 2 بازی اخیر تیم ملی فوتبال

فضای غالب و جهت رسانه ای در همان مقطع تا آغاز رسمی بازی ها، فضای « تردید و خودکم‌بینی، یأس و ناامیدی » بود و در یک کلام « با دید مأیوسانه به ظرفیت‌ها و توانایی‌های ملی » خود در مواجه با تیم های مراکش، اسپانیا و پرتغال نگاه می کند! تا جایی که در بازی ایران و مراکش ؛ رسانه ملی و گزارشگر مشهور آن در همان دقایق اولیه و در اوج حملات تیم مراکش بصورت مستمر همین فضای منفی و جهت انگاره سازی شده را به ملت ایران - که به تماشای بازی تیم پنجم خود نشسته است- القا و آن را تحت فشار روانی سنگینی تا دقیقه 95 قرار داده و نفس ها را در سینه حبس می کند! تا آنکه نصرت الهی یک بار دیگر متوجه این ملت و تیم ملی پنجم آن می گردد و پیروزی دور از باور همگان در تمام جهان برای ایران و ایرانیان رقم می خورد تا جایی که دو نوع گزارش متفاوت را از شبکه های داخلی و خارجی شاهد هستیم . اشارات گزارشگر انگلیسی شبکه ITV در دقایق پایانی بازی ایران و مراکش به تحریم های بین المللی در نوع خود جالب است.

اما آنچه فرای این پیروزی شیرین حاصل می شود ؛ عبارت است از بازیابی و احیای آنی تمام نقاط قوتی که در مرحله مقدماتی و پیش از قرعه کشی در تیم ملی پنجم وجود داشت و تحت فشار روانی رسانه ای پس از قرعه کشی از این ملت و تیم پنجم آن تهی شده بود! ملت و تیم پنجم با همین باورهای احیا شده پای به بازی دوم نهاد که تا پیش از آن با معرفی تیم ملی فوتبال اسپانیا بعنوان قدرتمندترین تیم حاضر در گروه B و از مدعیان قهرمانی جام بیست و یکم - که تیم ایران در برابر آن شانس چندانی ندارد! و از جهات بسیار زیادی از ایران برتر است!-

و نیز با نگاهی کاملا مادی و تحقیر آمیز مجموع قیمت بازیکنان تیم ملی اسپانیا را 982 میلیون پوند (گزارشگر ایرانی در گزارش زنده خود به 1میلیارد یورو اشاره کرد) در برابر 41 میلیون پوند ایران ، یا اینکه ایسکو به تنهایی به اندازه دو برابر قیمت بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران ارزش مالی دارد! و یا تمامی بازیکنان تیم اسپانیا در یکی از 5 لیگ معتبر سری آ ایتالیا، لیگ برتر انگلیس، لالیگای اسپانیا، بوندس لیگای آلمان و لوشامپیونه فرانسه بازی می کنند اما هیچ کدام از بازیکنان تیم ایران در این 5 لیگ حضور ندارند!

متاسفانه از ابتدای آغاز بازی ایران و اسپانیا نیز گزارشگر رسانه ای ملی « تردید و خودکم‌بینی، یأس و ناامیدی » را القا و « با دید مأیوسانه به ظرفیت‌ها و توانایی‌های » تیم ملی نگاه می کرد! اما این تیم جوان ایران بود که باپرهیز از حاشیه ها و اهتمام « به کار برتر و اقدام و عمل اساسی » در زمین بازی و در برابر این حریف حقا و حقیقتا « تردید و خودکم‌بینی، یأس و ناامیدی، و بی‌اعتنایی و بی‌مبالاتی » به خود راه نداد و « با دید مأیوسانه به ظرفیت‌ها و توانایی‌های » خود نگاه نکرد و پس از دریافت یک گل اتفاقی با تکیه بر فضائل ملی خود همچون « ایمان، علم، اعتماد به‌نفس، استقلال، پایداری و افتخار به داشته‌های خود » توانست صحنه های زیبایی از یک بازی فنی و پر خطر در روی دروازه حریف برای چندین بار ایجاد و حتی دروازه آنان را بگشاید و برای لحظاتی اوج اقتدار خود را در برابر چشمان مات و مبهوت جهانیان به نمایش بگذارد و شادی و شعف را به خانه های ایرانیان ببرد!

حتی مردود اعلام شدن این گل به هر دلیلی - که در باورها نمی گنجید- چیزی از ارزش و تمام ارزش هایی که بعد از آن در زمین این بازی به نمایش گذاشتند نکاست و می توان به خوبی « یقین و بزرگی، امید و امیدواری به ظرفیت‌ها و توانایی‌های خود و تیم را دید که همه یکصدا فریاد می زدند : « بله ما می توانیم » !

دیدار نمایندگان مجلس دهم با رهبر معظم انقلاب 

دیروز چهارشنبه و قبل از بازی اسپانیا با تیم ملی پنجم ایران ، تیم ملی مجلس دهم با امام خامنه ای دیدار نمودند . در این دیدار حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی به نکات بسیار ارزشمندی اشاره نمودند که مصداق عینی و ملموس آن برای همگان همین وضعیت تیم ملی فوتبال ایران است که در این تحلیل بدان پرداختیم.

معظم له در این دیدار با تأکید بر اینکه کیفیت مجلس در هر دوره باید نسبت به دوره قبل افزایش یابد ، دستیابی به این هدف را در گرو کار بیشتر و بهتر برشمردند و خاطر نشان کردند : لازمه در صدر قرار گرفتن در میدان خدمت، کار برتر و اقدام و عمل اساسی است.

رهبر انقلاب اسلامی در فراز بسیار مهمی از بیانات شان با اشاره به تعبیر امام از مجلس به‌ عنوان « عصاره فضائل ملت »، خاطر نشان کردند: ملت ایران در تاریخ نماد فضائلی همچون « ایمان، علم، اعتماد به‌نفس، استقلال، پایداری و افتخار به داشته‌های خود» بوده است و بر همین اساس، مجلس و نمایندگان آن باید عصاره چنین فضائلی و مظهر عزت ملی، اقتدار و استحکام نظام اسلامی باشند.

ایشان در همین زمینه تأکید کردند: " مجلس نباید نماد تردید و خودکم‌بینی، یأس و ناامیدی، و بی‌اعتنایی و بی‌مبالاتی به مسائل کشور باشد و نباید با دید مأیوسانه به ظرفیت‌ها و توانایی‌های ملی نگاه کند. "

معظم له در جمع‌بندی از این بخشِ سخنانشان خطاب به نمایندگان و با اشاره افتخارات ملت و ممتازی آن تاکید نمودند: « بنابراین شما که عصاره فضائل آنها هستید با این نگاه به خود و مجلس بنگرید و وظایف تان را انجام دهید. »

اما آیا این خطوط اصلی مورد تاکید رهبر معظم انقلاب اسلامی مورد اهتمام تیم ملی مجلس دهم در ایران است؟ اگر مجلس شورای اسلامی دهم در راس امور کنونی کشور است چرا رهبری خطاب به نمایندگان این مجلس تاکید می کنند که :« لازمه در صدر قرار گرفتن در میدان خدمت، کار برتر و اقدام و عمل اساسی است.»!؟

در همین دیدار رهبری به کار های برتر و اقدام و عمل اساسی ای اشاره کردند؛ سوال این است که کدام یک از این کارها مورد اهتمام این تیم است ؟ تا بواسطه آن این تیم در راس و صدر قرار گیرد!؟ آیا بعد از گذشت 2 سال از عمر این مجلس ، تصویر عینی و ملموسی که مردم ایران از آن دارند ؛ نماد فضائلی همچون « ایمان، علم، اعتماد به‌نفس، استقلال، پایداری و افتخار به داشته‌های خود» است ؟ و یا اینکه تیم دهم در برابر تیم دولت دوازدهم از ابتدای کار دچار « تردید و خودکم‌بینی، یأس و ناامیدی » نگردیده و «با دید مأیوسانه به ظرفیت‌ها و توانایی‌های » خانه ملت نگریسته است! آیا نمونه هایی از طرح تحقیق و تفحص، طرح سوال از کابینه و یا استیضاح وزرا در این دوره بیانگر آن است یا نه ؟

در این وجیزه پاسخ به این سوالات مهم نمی گنجد و البته جای دارد که همین سئوالات راجع به وضعیت مجمع نمایندگان استان گلستان مطرح گردد.

مجمع نمایندگان گلستان بعد از 2 سال کجای بازی اند ؟

آیا مجمع نمایندگان استان گلستان به کار های برتر و اقدام و عمل اساسی ای در استان اهتمام دارند و یا آنکه هنوز از فضای رقابت های انتخاباتی و تبلیغاتی خارج نشده و کماکان به فکر انتخابات 98 هستند !!؟

سوال این است که بطور خاص مجمع نمایندگان استان گلستان با انتصاب سید مناف هاشمی استاندار مازندرانی با ادعای مدیریت تراز ملی در این استان و با وجود جلسات متعدد با وی کدام یک از کارهای برتر و اقدام و عمل اساسی ای برای استان را مورد اهتمام قرارداده اند که برای مردم عینی و ملموس است ؟

آیا بعد از گذشت 2 سال از عمر انتخاب آنان، تصویر عینی و ملموسی که مردم استان گلستان از آنان دارند ؛ نماد فضائلی همچون « ایمان، علم، اعتماد به‌نفس، استقلال، پایداری و افتخار به داشته‌های خود » است ؟ و یا اینکه مجمع نمایندگان استان گلستان در برابر تیم در سایه و پرنفوذ سید مناف هاشمی دچار « تردید و خودکم‌بینی، یأس و ناامیدی » گردیده است ؟ و «با دید مأیوسانه به ظرفیت‌ها و توانایی‌های » مجمع نمایندگان استان نگریسته! و با عدول از خواسته های اصلی و اساسی ملی و استانی به خواسته های فروملی و ستاد انتخاباتی 94-98 خویش تن داده اند ؟

رفتار و عملکرد نمایندگان زیر ذره بین مردم و رسانه ها

پاسخ به این سئوالات چندان سخت نیست و هر کدام آن جواب روشنی از وضعیت کنونی مجلس دهم و مجمع نمایندگان استان گلستان دارد که باید در جای خود مطرح شود.

اما باید به تجریه تیم ملی پنجم بالاخص در مقطع بازی های مقدماتی خوب آموخته باشیم که تمام این این ویژگی ها و خصوصیات که بر شمردیم ؛ همانطور که در مقدمه بیان داشتیم بی تردید مرهون علل و عواملی چون مربی توانمند (هیات رییسه مجلس و مجمع نمایندگان ) ، شناسایی و انتخاب بهترین بازیکنان (انتخاب نمایندگان متخصص و متعهد-انقلابی از سوی مردم ) ، همکاری فدراسیون ، سازمان لیگ ، باشگاه ها، هیات های فوتبال در جذب این بهترین ها (مراجع 4 گانه استعلامات و احزاب و گروه های مردمی و نیز نخبگان استان) ، توانمندسازی های فردی و تیمی ( بعد از انتخابات برای حضور فعالانه و کارشناسانه در مجلس و کمیسیون های تخصصی آن و نیز چینش تیم های کارشناسی دفاتر و انتخاب مشاوران خبره برای مجمع و یا معرفی مدیران شایسته برای انتصاب در استان و شهرستان و غیرو می باشد .

اگر تمام این لوازم مقدماتی در گام اول محقق شود؛ تحقق گام های بعدی قطعی خواهد بود و....

انتهای پیام /