1394-04-19 14:21
2961
0
17379
یادداشتی از حسن بیارجمندی ؛

شرق در آستانه یک انفجار بزرگ / ابتکار عمل در دست حامیان داعش یا سازمان همکاری شانگهای / (3) قسمت آخر

این تحلیل بخوبی  نشان می دهد که سه کشور ایران ، روسیه و چین در برابر این راهبرد چند وجهی ایالات متحده و غرب چگونه می توانند براساس یک درک سطحی و جزیزه ای نسبت به تهدیدات فراروی خود به یک واگرایی برسند.

به گزارش گلستان ما ؛ حسن بیارجمندی در قسمت سوم خود در خصوص سفر رئیس جمهور به روسیه چنین نوشته است:

برخورد تمدن ها در قلمرو سازمان همکاری شانگهای

اگر به عرصه  پیدا و پنهان جهان کنونی بنگریم کشورهایی چون ایران و چین در چند دهه گذشته و روسیه در سالهای اخیر  اهتمام ویژه به ایدئولوژی درون زای مبتنی بر فرهنگ ملی خویش داشته و بشدت در برابر پیوند ایدئولوژیک با لیبرالیسم و مدل‌های توسعه ای آن در تمامی حوزه ها مقاومت می کنند؛این مهم در یک دهه اخیر بصورت خاص تر تحت لوای سازمان همکاری شانگهای  با ایجاد یک وزن بین المللی بظاهر اقتصادی در برابر نظام جهان سرمایه داری و تک قطبی ظهور و بروز خاصی داشته است و در این سالهای اخیر و در ماه های اخیر مشرف به این اجلاسیه  سال جاری  وارد مرحله نوینی از حیات خود شده است.

امروز کمتر کارشناسی است که همچون سالهای آغازین تشکیل این سازمان به ابعاد اقتصادی این سازمان توجه داشته باشد و از دیگر ابعاد اختلافی آن با جهان غرب غافل باشد.این اختلاف اساسی نه در تاکتیک های مرسوم  در رقابت های جهانی بلکه در رویکردهای اصولی و راهبردی این کشورها و در این هم افزایی های چند قطبی سازی جهان ریشه دارد.

بنابراین طبیعی است که ایالات متحده و غرب  در حال برنامه ریزی و اقدام  براي به چالش کشيدن این کشورها و این قبیل سازمان های بین المللی در حوزه‌هاي سیاسی،اقتصادی،نظامی و امنیتی حوزه شرق باشد.

همچنانکه در در دو قسمت پیشین بیان داشتیم ؛براساس ارزیابی صورت گرفته ،بحران ناشی از تهدیدات داعش در افغانستان در صورت عدم مدیریت صحیح منطقه ای و جهانی ، نفوذ سراسری خواهد یافت و از آن به کشورهای حوزه ماوراءالنهر و کشورهای بزرگ  تمدن ساز پیرامونی آن در چارچوب دکترین «برخورد تمدنها »«Столкновение цивилизаций »  ساموئل هانتینگتون « Сэмюэла Хантингтона»شامل تمدن اسلامی-ایرانی(جمهوری اسلامی)،اسلاو-ارتدوکسی(جمهوری فدرال روسیه)، کنفوسیوسی(جمهوری خلق چین)  و هندوئیسم(هند)[1] بسط خواهد یافت و شاکله اصلی  جهان چند قطبی را از نقطه آسيب‌پذير  افغانستان و مهره اصلي در دومينوي ماوراءالنهر فرو خواهد پاشاند و بر ویرانه های تجزیه شده آن نظم نوین جهانی را پایه گذاری خواهد نمود.

چراکه همانطور يکي از نويسندگان کتاب «داعش: درون ارتش وحشت» و کارشناس خاورميانه (غرب آسيا) و شمال آفريقا اشاره نموده است« قدرت و محبوبيت! داعش متغير است و از مکاني به مکان ديگر تغيير مي کند!!؟» و در فاصله این جابجایی از مکانی به مکان دیگر از قدرت تخریبی بسیار بالا و خطرناک تری برخوردار است و باعث آزاد سازی نیروهای ذخیره شده و تهدیدات بالقوه و انباشته شده در مناطق هدف می گردد.

دانيل کوهلر ، رئيس موسسه مطالعات افراط گرايي و افراط زدايي آلمان با اشاره به دشواری  ارزيابي نيروي انساني داعش ،اشاره نموده است که «برخي آن را حدود دويست هزار نفر تخمين مي زنند اما احتمال دارد که حدود چهل تا پنجاه هزار نيرو در عراق و سوريه داشته باشد البته بدون در نظر گرفتن گروه هاي بين المللي و حاميان آن!»لذا این 150هزار ذخیره غیر فعال می توانند در جریان جابجایی مورد اشاره تحت عوامل مختلف همچنانکه گفتیم قدرت تخریب و خطرناک تری داشته باشند.

نماينده ويژه سابق جوامع مسلمان در وزارت امور خارجه آمريکا  اذعان دارد که تاثير ايدئولوژي داعش بسيار گسترده است و اين خطري جهاني براي همگان است ولی همانطور که کوهلر اشاره نموده  است این گروهگ قطعا در حال حاضر به دنبال حمله مستقيم به غرب نيست؛اما بنظر نگارنده با توجه به دلایل موجود آنان از یک ابتکار عمل سياسي و نظامي خاص برای حمله مستقيم به شرق برخوردارند!.

يوري اوشاکف مرد در سایه و  مشاوران ارشد رئیس جمهور روسیه  در اين باره می گوید: داعش... جداي از اين[نفوذ در عراق و سوریه] با افزايش فعاليت و رشد اين گروه در استان‌هاي شمالي افغانستان، ليبي، آسياي مرکزي و شمال قفقاز ابتکار عمل سياسي و نظامي را نيز در دست دارد.

تعاملات شرقی ایران،روسیه و چین ؛ تهدید راهبردی جهان غرب

ما در قسمت اول  تاکید نمودیم که در فضای تهدیدات پیش رو جمهوری اسلامی ایران با توجه به نفوذ و قدرت نرم و سخت پدآفندی و آفندی خود- که تجربه میدانی و موفق آن در سوریه و عراق به یک«  دست برتر جهانی» مبدل و حتی بسیاری از رقبای ژئوپلیتکی فرامنطقه ای و بین المللی را  به پای میز همکاری های دو جانبه  و چند جانبه کشانده است- از یک« برگ قدرت و قوت  » برای خود و یک«برگ فرصت» برای سایر اعضای سازمان شانگهای بالاخص چین و روسیه بهره مند است که قطعا ایران را در یکی از تاریخی ترین فرصت های  طلایی خود قرار داده است.

عده ای این چنین برداشتی را نوعی وزن دهی کاذب به نقش و جایگاه ایران در کنار بازیگرانی چون روسیه و چین می دانند و تعاملات موجود را یک جبر جغرافیایی می دانند که ایران را حتی با وجود تهدیدات جدی از نقطه افغانستان به ماوراءالنهر  نمی تواند در جایگاه بازيگر قدرتمندي قرار دهد تا بتواند از این برگ قوت خود به امتیازات طلایی دست پیدا کند؛اما این موضوع قابل انکار نیست که  با وجود تهدیدات جادوی سیاه داعش و نقش ایران در باطل کردن این سحر در غرب آسیا  و دست برتر استراتژی پیرامونی ایران ،ایران به یک قدرت منطقه ای تبدیل شده است.

ضمن اینکه ریشه های فرهنگی و تمدنی ایرانی در مناطق هدفگذاری یاد شده ، در کنار نقاط قوت و فرصت های پیش روی این کشور در منطقه غرب آسیا همگی آنرا به یک جایگاه منحصر به فرد تاریخی و تاریخ ساز ارتقا داده است که همچون پیکره دو بال اتحادیه اورسیایی و سازمان همکاری شانگهای مبدل ساخته است و بدون این پیکره ؛این دو اتحادیه و سازمان -که چین و روسیه بازیگران اصلی آن می باشند- به نقطه اوج پرواز خود نخواهند رسید.

امروز دیگر نقش ژئواستراتژيک ایران  به کوتاه ترین،امن ترین و ساده ترین  راه غيرروسي برای آسیای میانه به آب‌هاي آزاد، و همچنين تنها تقاطع غربي-شرقي/شمالي-جنوبي براي تجارت آسياي میانه محدود نمی شود؛بلکه اولا به ارزش ژئواستراتژيک ايران به‌عنوان همسایه راهبردی اورسیایی روسیه و نقش محوری این همسایه در رونق اتحادیه اوراسیایی و همچنین راه یافتن به خاورمیانه جدید اسلامی باید توجه لازم نمود و در واقع روسیه برخلاف گذشته ! ایران را« عامل لازم راهبردی » در مقابله با نقش  ایالات متحده و غرب در غرب آسیا مي‌داند.

ضمن اینکه ایران عنصر اساسی در کمربند اقتصادي جاده ابريشم- که در سپتامبر سال ۲۰۱۳ ميلادي توسط «شي جين ‌پينگ» رئيس‌جمهور خلق چين معرفي شد – را ایفا می کند. کمربندي که راهیابی چین و روسیه را از طريق آسياي مرکزي به خاورمیانه و قلب جهان  تسهیل می کند.

ثانیا ایران از منظر یاد شده برای چین در چارچوب راهبرد نفوذ به غرب از اهمیت دو چندانی برخوردار است و همگرایی راهبردی با این کشور می تواند نقش بسزایی در مقابله با سیاست آسیا-اقیانوسیه ای ایالات متحده با توجه به قدرت دریایی آمریکا ایفا کند.

بعبارت دیگر به بیان گائو بيآيي استراتژيست، چین بدنبال راهی است که قادر باشد قدرت را از کرانه شرقي چين به درون اوراسيا انتقال دهد تا از اين طريق بتواند در صورت بروز مشکلات دريايي، ديواره دفاعي قاره‌اي در اختيار داشته باشد و درمجموع از برتري دريايي آمريکا بکاهد.

اما این برتری بدون مشارکت ایران از استحکام و نفوذ لازم برخوردار نخواهد بود چراکه چين را هم از اروپا و هم دستیابی به  خليج‌فارس محروم خواهد کرد.در چنین شرایط همگرایانه ای بین ایران،چین و روسیه اولا تهدید جدی متوجه  راهبردهاي جهانی ایالات متحده و غرب و عملا روند عملیاتی کردن آنها را با چالش مواجه خواهد نمود

ثانیا قدرت انتخاب و فرصت های باز را از ایالات متحده و غرب خواهد گرفت و  با وجود بحران های داخلی و خارجی آنان را با گزینه های بسیار محدودی مواجه خواهد نمود.ازینرو ایالات متحده و غرب براي مواجهه با تهدیدات مشترک یاد شده  به راهبردي چند وجهی جديد نياز دارند؛ که بتواند با وجود تنگناها و فرصت های محدود، تسهیل کننده راهبردهاي جهانی سازی آنان باشد.

این راهبرد می تواند مبین «تعاملات سیاسی-اقتصادی و حتی امنیتی با چین و ایران( در صورت توافق هسته ای!) و افزایش تقابلات نظامی و امنیتی با روسیه» باشد؛بنحوی که هم متضمن واگرایی جهانی این سه کشور در عرصه بین الملل و هم متضمن اهداف اصلی و نتایج  واحد مورد انتظار باشد.

در همین راستا می توان بيانيه اخیر پنتاگون که مشتمل بر راهبرد جديد نظامي آمريکا است و  اعلام می نماید ایالات متحده بايد براي رويارويي با کشورهاي تجديدنظر طلب چون روسیه و ایران [در فرض عدم توافق هسته ای] - که تهديدي جدي براي صلح جهاني به شمار مي‌روند!- آماده باشد.در ارتباط با چین اعلام می کند که اوباما با حمايت از این کشور به‌دنبال تبديل شدن آن به‌عنوان يک متحد در تأمين امنيت بين‌المللي است!!!این در حالی است که تحرکات نظامی و امنیتی ایالات متحده از جمله در چارچوب راهبرد آسیا اقیانوسیه خلاف این ادعا را اثبات می کند.

اولا تحرکات ایالات متحده در درياي جنوبي چين ،ثانیا تسليح و تحريک فيليپين به بهانه منازعه بر سر جزاير «اسپراتلي» ،ثالثا تصويب لايحه سياست دفاعي ساليانه آمريکا از سوی سناي آمريکا( پيش بيني بودجه دفاعي حدود 600 ميليارد دلار ) که در آن توافق نظامي با تايوان گنجانده شده و از تايوان خواسته شده است تا به رزمايش هاي نظامي مشترک ميان دو کشور ملحق شود،رابعا مدیریت ساحرانه  در جذب و کنترل و رهبری نیابتی عناصر افراطی چيني داعش در عراق و سوريه- که عمدتا از منطقه خودمختار «سين کيانگ» در غرب چين و در همجواري آسياي مرکزي (ترکستان چين يا اويغورها) مي‌آيند؛

که با توجه به مساحت يک ششمی از کل مساحت چين در غرب اين کشور و  جمعيتي بيش از٢٠ ميليون نفر و همچنین همسایگی با 8 کشور از روسيه در شمال تا پاکستان در جنوب غربي بهترین بستر براي گسترش تحرکات «جنبش ترکستان شرقي» و رشد انديشه‌هاي داعشي در  این منطقه است.

اما اگر از این عوامل رسوا کننده راهبرد ایالات متحده در قبال چین بگذریم و آنرا در کنار «تعاملات سیاسی با مقدمه مذاکرات هسته ای» قرار دهیم خواهیم دریافت که چگونه سرنوشت مذاکرات هسته‌اي می تواند به راهبرد نوین یاد شده ایالات متحده در خاورميانه شکل مي‌دهد.تعاملاتی که به فناوری هسته ای محدود نخواهد شد و بسياري از معادلات این منطقه  و حتی بين‌المللي(مورد اشاره در بالا) خواسته يا ناخواسته تغییر خواهد داد. ضمن اینکه بزرگترین موانع داخلی در ایران را با تغییر بسياري از جبهه‌بندي‌هاي سياسي و تقویت جریانات همسو-که تفکرات غربگرا و ضد شرقی را تقویت خواهد کرد-.

اين حقیقتی است که با وجود اعترافات شفاف و صریح وابستگان به این جریانات سیاسی قابل انکار نیست و اتفاقا این همان دهلیزی است که که به تجربه تاریخ معاصر و پشت پا زدن به شعار اصولی«نه شرقی و نه غربی» ایران را در یک موضع بی وزنی در معادلات منطقه ای و جهانی قرار می دهد و دقیقا همان برداشت ابتدایی را که ناشی از یک جبر جغرافیایی است به اذهان متبادر می کند و با وجود تهدیدات جدی از نقطه افغانستان به ماوراءالنهر  نمی تواند در جایگاه بازيگر قدرتمندي قرار دهد تا بتواند از این برگ قوت خود به امتیازات طلایی دست پیدا کند.

3

همچنین شاهدیم که ایالات متحده و غرب علی رغم به بن بست رسیدن راهبردی در اوکراین و نهایت بهره برداری در عمق ژئوکالچر تمدن اسلاو-ارتدوکسی در چارچوب این راهبرد و از زبان ينس استولتنبرگ دبيرکل ناتو ناقوس جنگ سرد را به صدا درآورده اند:«ما اين کار را با تقويت نيروهاي دفاعي ناتو تا بالاترين ميزان خود از زمان جنگ سرد انجام مي‌دهيم. »و اعضاي ناتو و در راس آن امريکا در مسير افزايش تهدیدات نظامی در شرق اروپا و حوزه بالتيک حرکت می کنند.

روزنامه نيويورک تايمز در 30 خرداد در گزارشي در اين باره نوشت: وزارت دفاع امريکا (پنتاگون) قصد استقرار و ذخيره‌سازي تسليحات سنگين در شرق اروپا و حوزه درياي بالتيک با هدف ادعايي «بازدارندگي در برابر تجاوزهاي بيشتر روسيه» را دارد.

اگر به این تهدیدات نظامی،چالش های محتمل در چچن و شمال قفقاز و جنگ روانی ناشی از بيعت افراطي هاي مستقر در جمهوري هاي چچن، داغستان، اينگوش و کاباردينو – بالکاري روسيه، با ابوبکر البغدادي سرکرده گروهک تروريستي داعش بیفزاییم- که خود می تواند به نقطه اتصال دو ميدان نبرد “سيراق” و “روکراين” تبدیل شود- شاید تهدیدات از این نقطه جدی تر به چشم آیند حال آنکه اولا همچنانکه بیان داشتیم  اوکراین و سوریه به نقطه پایانی بهره برداری استراتژیک خود رسیده اند

ثانیا بی ثباتی در قفقاز شمالی که جزیی از خاک روسیه و  شامل جمهوری‌های خودگردان داغستان، چچن، اینگوشتیا، اوستیای شمالی-آلانیا، کاباردینو-بالکاریا، کاراچای-چرکسیا، سرزمین کراسنودار، آدیغیه و سرزمین استاوروپول می‌شود؛قابل بسط به حوزه های نفوذ غرب یعنی قفقاز جنوبی شامل کشورهای جمهوری آذربایجان، ارمنستان، گرجستان و بخشهای کوچکی از شمال خاوری ترکیه می شود ثالثا بهترین فرصت تاریخی را همچون عراق به جمهوری اسلامی می دهد رابعا با راهبرد غرب در ارتباط با کاستن تهدیدات داعش و نزدیک شدن به مرزهای اروپا در تعارض کامل است.

این تحلیل بخوبی  نشان می دهد که سه کشور ایران ،روسیه و چین در برابر این راهبرد چند وجهی ایالات متحده و  غرب چگونه می توانند براساس یک  درک  سطحی و جزیزه ای نسبت به تهدیدات فراروی خود به یک واگرایی برسند و همچنين به ظهور دوباره توام با قدرت و اقتدار غرب در یک جهان تک قطبی کمک کنند و بهترین فرصت را برای بدست گرفتن ابتکار عمل به حامیان داعش در عمق استراتژیک سازمان شانگهای بدهند.

جورج سوروس چهره نام آشنای و از مجریان نظم نوین جهانی در يادداشتي که در پايگاه «نيويورک ريويو» منتشر شد با پرداختن به  نسبت همگرایی روسيه و چين و همچنين احتمال شکل‌گيري جنگ جهاني سوم به این واقعیت اشاره  رمز آلودی می کند.او  در بخشي از  این يادداشت  با بيان اينکه با رشد اقتصادي چين ، تک قطبي موسساتي چون بانک جهاني و صندوق بين‌المللي پول به خطر افتاده،‌ به روند شکل‌گيري تهديد از جانب روسيه  می پردازد و می نویسد:

«شدت تهديد روسيه، مستقيما ناشي از ضعف اتحاديه اروپا است. اتحاديه اروپا همواره در عبور از بحران‌هاي اقتصادي و سياسي قدرتمند بوده، اما حالا نه فقط با يکي بلکه با 5 بحران روبرو است:

روسيه، اوکراين، يونان، مهاجرت و همه‌پرسي پيش‌روي بريتانيا در مورد عضويت/عدم عضويت در اتحاديه اروپا، که مي‌تواند بسيار حائز اهميت باشد. حيات و بقاي اتحاديه اروپا در خطر است» سوروس همچنین با ظرافت خاصی گريزي هم به وضعيت خاورميانه زده و به تشريح نقش ايران و روسيه  و بالاخص شکل گیری گروه تروريستي داعش می زند و در این خصوص می نویسد:

« اگر اين درگيري‌ها جداگانه بود، احتمالا امکان حل آن‌ها وجود داشت، اما آن‌ها با يکديگر مرتبط بوده و بازندگان در يک درگيري، خود در جاي ديگر درگيري ايجاد مي‌کنند»!!؟ و این این درگیری بعدی نه در غرب بلکه در شرق و از نقطه افغانستان به دروازه ورودی ماوراءالنهر است.

درگیری که می تواند علاوه بر خروج از بحران داخلی ایالات متحده و اروپا و خنثی سازی تهدیدات ناشی از تعاملات شرقی ایران،روسیه و چین ؛بطور خاص زمینه قوی تر برای آمریکا و غرب در عمق استراتژیک شانگهای و تمدن های چهارگانه صدرالاشاره را به اسم مبارزه با افراط گرایی فراهم کند و تهدیدات امنیتی جدی متوجه کشورهای عضو این سازمان نماید.

کريس اسميت نماينده جمهوري‌خواه ايالت نيوجرسي در نشست کنگره درباره عضوگيري داعش در آسياي مرکزي در سالروز سقوط موصل به دست داعش!!!گفت: «به طور آشکار دولت آمريکا و شرکايش، بايد اقداماتي قوي‌تر براي مبارزه با افراط‌گرايي در فراتر از مرزهاي آمريکا!!! صورت دهند».

همچنین«جوزف پيتز» نماينده جمهوري‌خواه و ديگر نمايندگان به مطرح کردن مسائلي درباره اقداماتي که آمريکا مي‌تواند در آسياي مرکزي!!! براي متوقف کردن پيوستن اتباع خارجي به داعش صورت دهد، پرداختند.!!؟

و  وزارت خارجه آمريکاهم  در حال همکاري با دولت‌هاي محلي براي برگزاري برنامه‌هاي آموزشي در مبارزه با تروريسم و جلوگيري از افراط‌گرايي و پنتاگون هم در حال در اختیار گذاشتن تجهیزاتی است که  همچون سقوط موصل می تواند در اختیار عناصر داعش قرار گیرد و با ورود پاکستان با تطمیع عربستان و نيروهاي ائتلاف بين المللي تحت رهبري آمريکا به یک جنگ تمام عیار مبدل گردد.

[1] ژنرال «کي اچ سينگ»:« در حال حاضر حدود 200 تا 225 شبه نظامي در 36 پايگاه در منطقه پير پنچال پاکستان در حال آموزش براي نفوذ به داخل هند هستند» وي همچنین ادعا کرد که اين افراد به گروههاي تروريستي از جمله داعش وابسته هستند و بدون هيچگونه محدوديتي به فعاليت خود در خاک پاکستان ادامه مي دهند.

انتهای پیام /

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.