1395-02-15 19:03
4481
1
31490
به مناسبت هفته گرامیداشت مقام معلم منتشر شد؛

زندگینامه و فرازی از وصیت‌نامه معلم شهید "نصرت یازرلو"

شهید "نصرت یازرلو" فرزند رمضان علی در سال 1344 در شهر رامیان، ستاره ای در آسمان منزل رمضانعلی یارزلو درخشید که تلالو نورش جای جای خانه محقر آنان را روشن تر و گرمتر کرد.

به گزارش گلستان ما به نقل از  گل رامیان، شهید "نصرت یازرلو" در19 دی ماه 65 در شلمچه جام شیرین شهادت را نوشید.

زندگی نامه شهید نصرت یازرلو :

در سال 1344 در شهر رامیان، ستاره ای در آسمان منزل رمضانعلی یارزلو درخشید که تلالو نورش جای جای خانه محقر آنان را روشن تر و گرمتر نمود. او کسی نبود، جز نصرت عزیز.

فصول عمر نازنینش، یکی پس از دیگری می آمد و می رفت و از کودکی با قرآن مانوس شد و آن را با نوای زیبا و دلنشین تلاوت می کرد.

سپس جهت مبارزه با دیو سیاه جهل روانه مدرسه شد. او همواره در این نبرد پیروز میدان بود. خلق و خوی اش را هم حق می پسندید و هم خلق و همانگونه که از اسمش (نصرت) پیداست، یاریگر همه بود.

او تشنه علم بود و همواره در این راه مشتاقانه می کوشید تا جایی که گاهی اوقات مجبور بود زیر نور اندک ماه به مطالعه بپردازد ولی با این همه توانست کارنامه درخشانی را کسب نماید. پس از اتمام دوره متوسطه و کسب مدرک دیپلم، در آزمون بزرگتری به نام کنکور شرکت نمود تا در این میدان هم زورآزمایی کند و اینجا نیز چون عرصه های دیگر، پیروز و سربلند بیرون آمد با انتخاب شغل معلمی که همانا شغل انبیاست، قدم به این وادی نهاد.

اما هنوز نیمه راه بود که وقتی فرمان جهاد رهبرش را می شنود، به دنیا و لذات آن پشت می کند و پس از فراگیری فنون نظامی به جرگه رزمندگان جان بر کف می پیوندد. او مشتاقانه منتظر دیدار یار بود و برای آن لحظه شماری می کرد.باری، در میدان جهاد حاضر شد و این سعادت نصیب او شد که در عملیات " والفجر 8" شرکت نماید که در نهایت مجروح و زخم خورده در بستر بیماری افتاد در حالیکه دلش لحظه ای آرام و قرار نداشت و برای رفتن به آن سرزمین ملکوتی (جبهه) بی تابی می کرد.

لذا پس از بهبودی نسبی دوباره به آن میدان انسان سازی عزیمت نمود و در قالب سپاهیان " حضرت محمد (ص) " به میعادگاه "شلمچه " هجرت کرد و در حدود 4 ماه در آنجا حضور داشت.

وی مدت کوتاهی به مرخصی بر می گردد اما چون سند عروج او توسط ملکوتیان امضا شده بود، بلافاصله به جبهه احضار می شود و پس از شرکت در عملیات کربلای 5 در تاریخ 19/10/1365 در منطقه شلمچه به دیدار یار نایل می گردد و دفتر زرین عمرش بسته می شود.

فرازی از وصیتنامه شهید نصرت یازرلو:

انسان وقتی خود را مملوک خدا می یابد همه شئون خود را از خدا می بیند و هرگونه استقلال را از خود نهی می کند خود را به تمام معنی عبد خدا می یابد و خدا را مالک مطلق خویش می بیند در این صورت است که به وظیفه بندگی قیام می کند و در مسیر عبودیت و شهادت در راه خدا گام بر می دارد.

پدر و مادر عزیز و ارجمندم و ای خواهران مهربانم و تنها برادر عزیزم اگر چه خروجم از کنارتان برای شما مصیبت می آفریند  و موجب ناراحتی و ناخشنودی شماست ولیکن خروجی مثبت بوده و در جهت رضای حق تعلی است.

خواهران غم پرورم امیدوارم شکیبا و بردبار همچون زینب، تنها برادر عزیزم علیرضا جان امیدوارم که با تحصیل در سنگر علم و دانش و تحصیل باشید و همیشه در حجاب مقدس اسلام محفوظ و در امان باشید.

تنها برادر عزیزم علیرضا جان امیدوارم که با تحصیل در سنگر علم و دانش و تحصیل خط رهبریت فرد شایسته ای جهت شادمانی و سربلندی خانواده و سرافرازی مملکت باشی .

خانواده عزیزم حافظ خون شهیدان باشید و در مراحل دشوار زندگی صبور و شکیبا و بردبار باشید و همیشه در خط رهبریت بوده و امام را تنها نگذارید.

انتهای پیام/

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.