1396-01-09 04:54
2126
0
37155
گزارش؛

معرفی موزه فرش شهرستان گنبد کاووس + گزارش تصویری

موزه ها از لحاظ اقتصادی و توسعه فرهنگی هر شهر و منطقه اهمیت و نقش موثری دارند .

به گزارش گلستان ما ، توسعه فرهنگی و رابطه آن با موزه ها از جمله مسائلی است که موردنظر برنامه ریزان توسعه است. اما برای روشن شدن موضوع بهتر است دو واژه «موزه» و «توسعه فرهنگی» را تعریف کنیم.

موزه چیست؟ «به هر کلکسیون متشکل از آثاری که دارای ارزش هنری، تاریخی و یا باستان شناسی باشد و به صورت دائمی در معرض تماشای عموم قرار گیرد موزه اطلاق می شود»

تعریف دیگر عبارت است از : «بنیادهایی که سه وظیفه اصلی جمع آوری، نگهداشت و نمایش اشیا را برعهده دارند. این اشیا ممکن است نمونه هایی از طبیعت در ارتباط با زمین شناسی، ستاره شناسی یا زیست شناسی باشد، یا آنکه آفریده های انسانی را در تاریخ، هنر یا علم تجسم بخشد. تغییر و تأکید بر روی هر یک از این سه وظیفه اصلی نماینده تغییر فلسفه و راه زندگی بشر است. موزه ها نیز همانند دیگر بنیادها، بازتابی از گرایش ها، آرزوها و حال و هوای جامعه ای هستند که در آن پدیدار شده اند»

موزه (museum) در دوران کلاسیک باستان، جایگاه پرستش (موز) هاست. موزها یا خدایان هنر که رویدادهای باشکوه گذشته،هنرهای عامیانه، موسیقی، شعر و شادمانی، به ایشان نسبت داده شده است.

در حدود 280 سال پیش از میلاد بنیاد پژوهشی مهمی توسط بطلیموس اول (Ptolemy I soton) در اسکندریه مصر که تا آن زمان مرکز آموختنی های یونان بود، برپا شد. این بنیاد که تقریبا هفت قرن موزه اسکندریه نامیده می شد، شامل تندیس­های اندیشمندان، هدیه های نذری، دستگاه های نجومی و جراحی و نمونه های نادر فرآورده های طبیعی، مانند عاج فیل، چرم و پوست جانوران کمیاب بود.

مردمی که دوران باستان یا اروپای قرون وسطی دسترسی به موزه همگانی نداشتند، می توانستند از تماشای نقاشی ها و مجسمه ها در پرستشگاه ها، نمازخانه ها یا در گذرگاه ها بهره گیرند. اشیا کمیاب و نادر در اتاق های معبدها و کلیساها نیز به تماشا گذاشته می شدند. با وجود این همواره پرده ای از بیم و هراس تماشاگران را از اشیا جدا می کرد.

اما نخستین آشنایی ایران با موزه در سال 1290 هـ.ق. پس از بازگشت ناصرالدین شاه قاجار از سفر به اروپا و دیدن موزه های آنجا پدیدار شد که در ارگ سلطنتی موزه ای تأسیس شد.درباره این موزه از زبان اعتمادالسلطنه مورخ دربار بشنویم:

«موزه به اصطلاح اهالی فرنگ عبارت است از مکان و محلی که مخزن آثار قدیمه و اشیا بدیعه و نفایس و مستظرفات دنیاست و از هر تحفه و یادگاری که در آن مخزن و موضع است اهل علم و اطلاع، کسب فایدتی و کشف سرّی مس نمایند.»

واژه دیگر «توسعه فرهنگی» است. اگر فرهنگ را دستاورد انسان در گذر زمان و میراث هر جامعه بدانیم، توسعه فرهنگی را می­توان درک ریشه ها، کشف هویت و دریافت استمرار تاریخی تعریف کرد. توسعه فرهنگی، جامعه امروز را با میراث گذشته پیوند می دهد و این پیوند و وحدت باعث اتکای به نفس و قدرت و عشق و احترام نسبت به زبان و هنر و سایر عناصر فرهنگی جامعه می شود و حرکت به سوی آینده را قدرتمندتر و پربارتر می کند.

نکته قابل تأمل اینکه توسعه فرهنگی با سفارش و دستور و شعار اتفاق نمی افتد، بلکه نهاد محکمی را می طلبدکه نشانه های گذشته را با تدبیر و ظرافت در برابر نسل حاضر قرار دهد. از این جهت است که انواع هنرها و ابنیه و آثار تاریخی و موزه ها و کتابخانه ها در امر توسعه فرهنگی از اهمیت فراوانی برخوردار هستند.

حال که معنی و مفهوم دو واژه موزه و توسعه فرهنگی روشن شد به ارتباط این دو می پردازیم.

موزه های دنیا مجموعه های منحصر بفرد و گاه بسیار با ارزشی را در خود نگه می دارند و این مجموعه ها ارتباطی بین حال و گذشته ایجاد کرده و انسان با مشاهده آنها پیوندی عمیق با نیاکان خود احساس می کند. نیاکانی که فرهنگ ما را پی ریزی کردند و بدینوسیله هویت فرهنگی خود را بازیافته و با دیدن اشیای موجود در موزه ها سیر تکاملی اندیشه انسانی را در ابداع و خلق آثار به عیان می بیند و می توان اثرات فرهنگ جامعه گذشته را در جای اشیا مشاهده کرد. چرا که انعکاس فرهنگ و نیاز هر جامعه ای، در اشیای ساخت دست بشر متبلور می شود. این اشیا بسیار ارزشمندتر، آسیب پذیرتر و شکننده تر است که در اختیار مراجعه کنندگان عادی قرار گیرد. در واقع عناصر و مجموعه های موزه ای، اشیایی نیستند که در صورت ضایع شدن، جایگزینی بتوان برای آنها یافت. اگر کاری برای این مجموعه ها صورت نگیرد یا به علت شرایط محیطی از هم متلاشی می­گردند و یا به بوته فراموشی سپرده می شوند.

مجموعه های موزه ای به این اعتبار، نه تنها گنجینه ملی یک کشور بلکه جزئی از اسناد جهانی فرهنگ و تمدن انسانی به حساب می آیند. نگرش جهان امروز به موزه ها به عنوان یکی از نهادهای فرهنگی چنان است که این نهاد در برنامه ریزی فرهنگی کشور سهم به سزایی دارد.

از سوی دیگر موزه ها قادرند با فراهم آوردن محصولات فرهنگی جوامع مختلف زمینه برخورد و ارتباط فرهنگ ها و درنتیجه موجبات آشنایی مردم را با فرهنگ این جوامع فراهم نموده و شناخت مردم را در این باره افزایش دهند و از این طریق نیز به باروری فرهنگ کمک نمایند و فرصت های بهره گیری از فرهنگ های دیگر را بوجود آورند. از سوی دیگر با تحقیق در کلمه میراث می توان به روشن شدن گوشه های تاریک تاریخ کمک کرد و همگان از راه دیدن و شناختن این میراث ها احساس تحسین در آنها برانگیخته می شود.

البته دستیابی به این اهداف، نیازمند توجه به عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و آموزشی است و توجه جدی دولت را می­طلبد. سرمایه گذاری دولت در این امر در ظاهر نوعی سرمایه گذاری بدون بازگشت سرمایه و بدون ارزش افزوده به نظر می­آید و باور عده ای، متأسفانه چنین است. آنها چنین فعالیت ها و نهادهایی را سر بار دولت می دانند که تنها مصرف کننده بودجه و امکانات دولتی است و بازدهی مناسبی برای دولت ندارند. چنین دیدگاهی ظاهربینانه بوده و از واقع بینی و دوراندیشی به دور است.

نخست آنکه سرمایه گذاری در امور فرهنگی جامعه هم بازگشت دارد و هم بازدهی آن در این فعالیت ها طولانی تر است. به هر حال هم منابع تامین مالی عمدتاً در اختیار دولت است و هم سیاستگذاری و برنامه ریزی به صورت متمرکز در دست دولت است، پس نباید از توجه و رسیدگی دور باشند. آیا ما در این کشور در همه شهرها موزه داریم؟ آیا بچه های کشور ما به طور یکسان می توانند از امکانات موزه های موجود استفاده کنند؟

فرهنگ دیدار از موزه ها، متأسفانه در کشور ما ضعیف است. بچه ها با موزه ها آشنا نیستند. در خانواده ها، دیدار از موزه ها در اوقات فراغت جایی ندارد. در نظام آموزشی ما موزه ها به عنوان یکی از ابزار های آموزشی و تحقیقاتی مهم به حساب نمی­آیند. در صورتی که موزه ها می توانند درس های خشک و بی روح مدارس را جان بخشند و دانش آموزان با لمس اشیا و آثار گردآوری شده در موزه ها مفاهیم درسی را بهتر درک کنند. متأسفانه دست اندرکاران موزه ها نیز خود تلاشی برای جلب و جذب افراد به این نهادهای فرهنگی ندارند. رسانه های گروهی توجهی بسیار اندک به این امر دارند و افراد عموماً نمی دانند که می توان دیدار از موزه ها را به عنوان یک تفریح و سرگرمی که می تواند سازنده نیز باشد، به حساب آورد.

حال اگر ما بخواهیم موزه ها را فعال کنیم و در متن جامعه وارد نماییم، باید علاوه بر توجه به نحوه اداره موزه ها در خارج به امکانات و نیازهای خود نیز در داخل توجه کنیم. چرا که منابع و نیازهای موزه در کشورهای پیشرفته صنعتی با نیازها و منابع موزه ها در کشورهای در حال توسعه تفاوت های عمده ای دارد. باید اقداماتی در جهت افزایش همکاری بین انواع موزه ها و نیز تسریع مبادله آزادانه افکار و اطلاعات در بین کارکنان موزه ها معمول گردد. برخی موزه های کشورهای در حال توسعه توانسته اند بدون استفاده از سیستم های پرهزینه و پیچیده برای حفاظت مجموعه های خود، راه حل های ابتکاری پیدا کنند. این راه حل ها با توجه به هزینه های روزافزون سوخت، کمبود و قطع متناوب جریان برق، بسیار سودمند است. سخن دیگر اینکه ارتباط بهتر میان صنایع و حرفه موزه داری برای تلاش هایی که در جهت حل مشکلات پیچیده موزه ها به عمل می­آید، نتایج فنی مهمی در بر خواهد داشت.

استفاده از تکنولوژی چند رسانه ای (Multimedia) نیز می تواند در بهبود امر موزه داری موثر باشد. بنا به فرهنگ انگلیسی آکسفورد، چند رسانه ای شکلی از ارتباطات هنری، آموزشی و تجاری است که در آن بیش از یک رسانه به کار گرفته می شود. این واژه اولین بار در تاریخ 26 فوریه 1962 در مجله تایم به کار رفت. امروز واژه چند رسانه ای به جهان کامپیوتر مربوط می­شود و کمابیش به معنی تعامل اطلاعات میان متن و صدا و تصویر است. با استفاده از تکنولوژی چند رسانه ای می توان دسترسی به آرشیوها و انواع مجموعه ها را سهولت بخشید. به عبارت دیگر رقمی کردن این مجموعه ها در واقع حکم حفاظت آنها را دارد.

ولی قبل از ایجاد محیط چند رسانه ای در موزه ها، باید قدم های زیادی برداشته شود و به زمان و تجهیزات و شکیبایی زیاد نیاز هست. باید مجموعه ها کاملاً از جهات گوناگون شناسایی شوند. دسته بندی مجموعه ها به دوره های تاریخی، ناحیه جغرافیایی خاص و یا تقسیم بندی مجموعه از لحاظ موضوع می تواند از اولین قدم ها برای ایجاد یک محیط چند رسانه ای باشد. مرحله بعدی آماده کردن اشیاء موزه برای رقمی کردن و پردازش تصویر آنهاست. کیفیت تصاویر پردازش شده باید کنترل شود و چه بسا ممکن است لازم باشد که این کار تکرار گردد و نهایتاً این تصاویر باید قابل بازیابی باشد.

همچنین می توان با استفاده (World Wide Web) WWW مجموعه خود را روی اینترنت برده و بدین گونه مشکل مجموعه های گران قیمت نیز حل شود. مجموعه های گران قیمتی که هم حاوی اطلاعات مهم هستند و هم اشیاء قیمتی باستانی به حساب می آیند. پس بیاییم گنجینه های خود را چند رسانه ای کنیم و بگذاریم که این گنجینه ها در اختیار نسل­های آینده باشد. دانش آموزان و دانشجویان و محققین با استفاده از این روش می توانند به مجموعه های داخل موزه ها راه یابند. در حقیقت یک موزه مجازی (Virtual Museum) ایجاد می شود ولی موزه واقعی همیشه بوده و محکم و پابرجا خواهد ماند.

عوامل زیر به عنوان موانعی در راه پیشرفت کامل موزه ها و کاربرد تکنولوژی های نوین به شمار می آیند:

- نبود منابع مالی برای پشتیبانی از مجموعه های موزه ها.

- عدم توازن مالی موزه ها، بدین گونه که موزه ها از نظر تخصیص بودجه بر اساس کارکردشان در یک سطح قرار ندارند.

- نبود منابع انسانی با آموزش مناسب که قادر به ایجاد رابطه انسانی با مراجعه کنندگان باشد.

- عدم تبلیغات صحیح در مورد موزه و شناساندن توانایی های بالقوه و بالفعل موزه به جامعه

- عدم تداوم اداری و اجرایی

- نبود آمار دقیقی از موزه های کشور.

- وابستگی اقتصادی به دولت.

- عدم استفاده از تکنولوژی مخابراتی و الکترونیکی (مثل کامپیوتر، فاکسی مایل، اینترنت، تلویزیون های مدار بسته)

- دشواری ارتباط موزه ها با یکدیگر به دلیل ارتباط ناصحیح مدیریت موزه ها.

- عدم وجود امانت بین موزه ای به دلیل فقدان فرهنگ این کار در موزه های کشور و عدم اطمینان موزه ها به همدیگر.

- عدم ارزیابی خدمات موزه توسط بازدیدکنندگان

- برخی موزه ها وابسته به سازمان های دولتی و شرکت ها می باشند و عدم توجه مسئولین این سازمان ها و شرکت ها به موزه باعث شده که این واحد مورد بی مهری قرار گرفته و بودجه تخصیصی به آن در جاهای دیگر استفاده شود.

- عدم استفاده از مدیرانی دلسوز و علاقه مند، باتجربه و کارا و عاشق در امر موزه داری که بتوانند موزه ها را همگام با برنامه­های توسعه به جلو ببرند.

- ارتباط موزه های ایران با موزه های سایر کشورها بسیار ضعیف است و این باعث رکود موزه ها شده است.

اینک پیشنهادهایی برای بهبود موزه داری در ایران ارائه می شود:

- استفاده از ماکت و میکروفیلم اشیا و ترمیم اسناد موزه ها.

- سوق دادن موزه های سطح کشور - این مراکز غنی فرهنگی- به سمت ایجاد مراکز فرهنگی علمی آموزشی و تحقیقاتی و پژوهشی.

- ایجاد واحد اطلاع رسانی و کتابخانه تحقیقاتی روز آمد و غنی در موزه ها و ارتباط کارکنان موزه ها با کتابخانه ها ضروری است.

- ارایه طرح های تحقیقاتی در مورد موزه ها به دانشجویان کارشناسی ارشد برای گذراندن پایان نامه.

- تطبیق دادن موزه ها از نقط نظر علمی مطابق با استانداردهای (ICOM) بین المللی.

- استفاده از رسانه های گروهی و جراید در معرفی موزه ها.

- گزارش عملکرد سالانه موزه ها به صورت آماری به جامعه.

- برای افراد معلول و مسن تدابیری اتخاذ شود تا بتوانند از موزه ها دیدار کنند.

- نباید در موزه آن قدر آثار دیدنی نمایش دهیم که بازدیدکنندگان خسته شوند. ظرفیت دقت و توجه آنها نامحدود نیست. از این روست که محل های رفت و آمد در طرح موزه اهمیت بسیار دارد.

- سکانس های نمایش نباید بیش از حد طولانی شود و در جریان بازدید باید فضاهای منظم برای استراحت در نظر گرفته شود. آرامش محل های قرار دادن اشیاء و تعیین جای آنها باید با دقت هر چه بیشتر مورد مطالعه قرار گیرد. تزیینات فضایی خردمندانه می توانند به انتقال برنامه و هدف موزه، یاری دهند و پدیده های خستگی و ملامت را که نمایش آثار بیش از اندازه می تواند ایجاد کند، بزدایند. این عناصر پیوند دهنده و این فرصت های استراحت در راهروهای موزه هستند که بیش از همه کار معماری ویژه ای را طلب می کنند.

نمایشگاه های سیار با کارایی بسیار در نشر فرهنگ بسیار موثر است. خوب است که موزه ها از نمایشگاه های سیار (تابلوی اعلانات و عکس ها و غیره) به صورت معرفی های بیرونی در مدارس، در شهرداری ها و مراکز پذیرایی تمامی محل های عمومی استفاده کنند. این نمایشگاه های سیار هنگامی که با دستاوردهای محلی غنای بیشتر می یابند، باعث معرفی های ناحیه ای می شوند. حتی می توان این موزه های سیار را مثل کتابخانه های سیار در داخل اتوبوس ایجاد کرد. این عمل دسترسی افرادی که جدا از مراکز فرهنگی شهرها یا ناتوان از حرکت و جابجایی هستند را فراهم می سازد و باعث نخستین تماس مردم بی اطلاع از موزه می شود. البته این کار برای اشیاء باارزش و اصیل متضمن خطراتی است مثل ضایع شدن شیئی به سبب حمل و نقل و یا خطر سرقت. ولی به سبب علاقه ای که بر می انگیزد موزه - اتوبوس (موزه سیار) وسیله ای است تربیتی برای جلب توجه مردم به سوی موزه ها.

سخن آخر این که ما در کشورهای جهان سوم سعی داریم که رشد و توسعه غربیان را که طی چند قرن به وقوع پیوسته در چند دهه طی کنیم. یعنی موزه های ما به آنجایی برسند که موزه های اروپایی رسیدند. پس می بایست چندین برابر آنها برنامه ریزی دقیق علمی داشته باشیم و چندین برابر آنها کار کنیم. تا زمانی که مسئله توسعه و الگوهای آن مشخص نشده باشد، مخصوصاً در زمینه اقتصادی، تا زمانی که به جای مدیر هر فرد غیرمتخصص و بی تجربه ای را به کار گیریم، تا زمانی که جایگاه موزه ها در جامعه مشخص نشود، موزه ها نمی توانند نقشی در توسعه فرهنگی داشته باشند. البته هر از چندگاهی با هدایت مدیران لایق گام های محکم و استواری در امر اداره موزه ها برداشته می شود، ولی با تغییر مدیر، تمام آن کارهای مثبت قبلی به فراموشی سپرده می شود.

لازم به ذکر است که کمیته ملی ایکوم ایران که اخیراً سیزدهمین جلسه خود را با همکاری اداره فرهنگ یونسکو در ایران و اداره کل گنجینه ها و نمایشگاه ها برپا کرد، توانسته است گام هایی در جهت فعال کردن موزه های سطح کشور مطابق با استاندارد ایکوم جهانی بردارد و زمینه مناسب همکاری نزدیک و سازنده را بین موزه ها فراهم سازد.

بررسی و نوشته: محمدرضا شیخ الاسلام زاده

ویژه نامه موزه و توسعه -شماره 22- زمستان 1378

Mozeh 1

Mozeh 1

Mozeh 1

Mozeh 1

Mozeh 1

Mozeh 1

Mozeh 1

Mozeh 1

Mozeh 1

Mozeh 1

Mozeh 1

Mozeh 1

Mozeh 1

Mozeh 1

Mozeh 1

Mozeh 1

Mozeh 1

Mozeh 1

Mozeh 1

Mozeh 1

Mozeh 1

Mozeh 1

Mozeh 1

Mozeh 1

گزارش ارسالی : رحمت گلستانی

انتهای پیام /

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.