به گزارش گلستان ما؛ خداوند انسان را موجودی صاحب اختیار آفریده و قدرت تعقل و تفکر داده است تا انتخاب کند و این انسان است که  در نهایت تصمیم می گیرد انسان باشد.حال اگر این مخلوق به قوانینی که خالقش برای رسیدن به کمال انسانی او قرارداده انتخاب نکند و در مسیر تعالی قرار نگیرد و در غرایزو شهوات حیوانی فرو رود آن زمان است که خوی انسانی او به خوی حیوانی تبدیل می‌شود.
 خداوند با خلق فطرتی پاک به انسان کرامت داده است و با قرار دادن قدرت اختیار وانتخاب و تعقل و تفکر قدرت اکتساب کرامت انسانی که با رعایت چارچوب های الهی  بدست می آید را داده است. این فطرت پاک وحقیقت پذیر را خداوند به همه انسانها عطا نموده و هیچ قیدی، اعم از ایمان و اسلام، مطرح نشده است.

و اما با فراهم کردن شرایط لازم برای کسب معرفت و رسیدن به کمال انسانی، دست یابی به کرامت انسانی را فراهم کرده است.به نحوی که خداوند در کتاب آسمانی خود به جایگاه خلیفه اللهی انسان در زمین و برتری انسان نسبت به سایر موجودات را به صراحت بیان کرده تا این پیام را منتقل کند که چقدر انسانیت اهمیت دارد.و انسان چه موجود بزرگ و کریمی است همچون خالق خود.

و اما همین خداوندی جایگاه انسان را این اندازه والا معرفی میکند از انسانهایی حرف میزند که از حیوان هم پست تر هستند.یعنی جایگاه انسانی خود را به  پایین تر از حیوان تنزل داده اند نه اینکه خداوند این جایگاه را به آنها داده باشد.مانند انسان‌هایی که در لحظه نمی‌توانند برخشم شیطانی خود غلبه کنند ومرتکب قتل میشوند وخون بیگناهی را میرزند. وخداوند این انسانها را به عذابی جاودانه در دوزخ محکوم میکند.

حال چطور ممکن است حکمی الهی توسط خود او و فرستاده او بر خلاف کرامت انسانی انسان باشد؟؟

اما می بینیم عده‌ای بر مبنای احساس یا ازمغرضانه با ربط دادن مسائلی که می‌تواند ذهن انسان را به بیراهه بکشاند اکثریتی را تابع خود می کنند و قوانین واحکام الهی را موردحمله قرار میدهند.

به این نکته توجه کنیم که یکی از قوانین مهم الهی مخالفت تبعیت محض از اکثریت است زیرا قدرت تعقل انسان را کاهش می‌دهد وانسان را دچار غفلت یا گمراهی میکند .

شاید سوال پیش آید اگر تابع اکثریت نباشیم چگونه تشخیص دهیم که این حکم وقانون ونظر درست است یا نادرست؟جواب این است که انسان باید از فرستاده های درونی و بیرونی که خالق او برای هدایت او قرار داده کمک بگیرد یعنی از پیامبر درون که همان عقل است، کتاب آسمانی و نبی و فرستاده های الهی که حامل پیام الهی برای نجات انسان از بیراهه هستند.

این اکثریت مغرض همان‌هایی هستند که در طول تاریخ بشریت باعث انحرافات اخلاقی ، اجتماعی و ... شده اند به فرموده امام علی علیه السلام (مضمون روایت) حق خواهان اندک هستند.عده ای بخاطر ترس به اکثریت می پیوندند که حضرت در ادامه توصیه به نهراسیدن از اندک بودن حق خواهان میکنند. به فرموده خداوند در قرآن پیروزی از آن حزب الله(حق خواهان است).

در این زمان اکثریت مخالف دین برای ضربه زدن به دین، پناه می‌برند به ابزاری که از خود دین گرفته شده باشد تا شریعت خداوند را  هدف قرار دهند و آن را در نزد دیگران نادرست جلوه دهند.

با انتشار حداکثری در فضای مجازی عده ای نا آگاهانه حامی و با آنها هم صدا میشوند در حالی که نمی‌دانند هدف آن اتفاق نیست بلکه انحراف ذهن بشریت از قوانین الهی است برای رسیدن به اهداف شوم سیاسی، اقتصادی  خود در دست یابی به قدرت جهانی که  ملت  آن انسان هایی فاقد قدرت تعقل و تابع هستند و گوش به فرمان آنها برای ارضای حس قدرت طلبی آنها هستند. دنیایی که قانون خداوند را نقض کند.زیرا بر خلاف میل آنهاست و به انسانه ای آزاده از تحریکات شیطانی قدرت استقلال و ایستادگی در مقابل ظلم و  استکبار میدهد.
ماجرای قتل فجیع دختر 14 ساله نه ازباب دلسوزی و حفظ کرامت انسان که همان دختر 14 ساله است بلکه جهت منفعت طلبی عده ای برای به ثمر نشاندن افکار پوشالی خود که ضد قوانین الهی است  دست به دست منتشر میشود  تا همان اکثریت را تابع افکار خود کند.
خداوند در قرآن مى فرماید"و من یقتل مومنا متعمدا فجزاوه جهنم خالدا فیها و غضب الله علیه و لعنه و اعد له عذابا عظیما." کسى که فرد با ایمانى را از روى عمد بکشد،مجازات او دوزخ است در حالى که جاودانه در آن مى ماند، و خداوند بر او غضب مى کند و او را لعنت کرده و از رحمتش دور مى سازد.
و از نبی مکرم اسلام داریم که میفرماید: نخستین چیزی که در میان مردم روز قیامت مورد بررسی و فیصله قرار می‌گیرد موضوع خون‌ها است.
حال چطور ممکن است حکمی الهی توسط خود او  و فرستاده او بر خلاف کرامت انسانی انسان باشد؟؟

اما ربط ماجرای دختر 14  ساله به شریعت و قانون

 و نکته قابل توجه این است که این قتل از جهات گوناگون باید در مراجع قضایی بررسی گردد تا  حکم  صادر شود ولی  همان اکثریت سود و  ومغرض خیلی سریع با مورد هجوم قراردادن قانون و شرع خواستند ازاین جریان برای پیشبرد اهداف شوم خود که  ضربه زدن به  افکار مردم جهت بدبین کردن مردم به قوانین الهی و  قوانین موجود در نظام جمهوری اسلامی ایران که بر مبنای دین مبین اسلام ،کتاب خدا و فرستادگان خداست  استفاده کنند  درحالی که هنوز حکمی از سوی مراجع قضایی صادر نشده و ماجرای قتل در حال بررسی اعلام شده و این شیاطین انسانی میخواهند  از احساسات مردم ب به نفع افکار ضد دین و ضد انقلاب خود بهره ببرند و شروع به انعکاس اخباری که هدف  نه دلسوزی برای دختر بیگناه 14 ساله است نه مقابله با ظلم و خشونت پدر بلکه تنها هدف استفاده ابزاری از احساسات اکثریت به نفع خود است. قتل این دختر قلب و روح همه انسان ها را جریحه دار کرده و مخالف کرامت انسانی است و عذاب الهی گریبان قاتل را خواهد گرفت .

ودر پایان به این نکته باید توجه داشت که دشمنی که عاجز شده از ضربه زدن به دنبال هر وسیله ای برای رسیدن به هدف خود است و حتی تظاهر به مهربانی و رافت برای دستیابی به آن (وسیله ) میکند و در نهایت می‌خواهد از این موج روانی ناراحت کننده ای که ایجاد کرده به نفع خود بهره برداری کند نه حمایت از حق دخترک بیگناه.

یادداشت: معصومه عبداللهی کارشناس مذهبی

انتهای پیام/