1393-05-22 17:51
3228
4
955
به قلم جواد عموزاد؛

سفرنامه ای به گمیشان / با این همه ظرفیت از محرومیت گمیشان متعجبم

وقتی به حوالی سایت میگو رسیدیم ، کانال بندی ها و انداختن آب در آنها را مشاهده کردم که چقدر منظم و در حجم وسیع اینکار انجام شده بود احساس کردم کارهایی در این منطقه در حال انجام شدن است اما از غفور توکلی پرسیدم براستی با این همه زمین و آب فراوان چرا باید منطقه گمیشان اینقدر محروم باشد ؟

به گزارش گلستان ما ؛ زمانی فاکس امانگلدی ضمیر فرماندار گمیشان بدستم رسید که دیگر از نشستن در مرکز استان خسته شده بودم و دوست داشتم به یکی از مناطق و یا شهرستانها برای بازدید و یا پیدا کردن سوژه ای خبری و تهیه گزارش بروم .

اما ضمیر کارم را راحت کردم و گذشت ثانیه ها مرا به 20 مرداد رساند و حدود ساعت 8:15 صبح بود که به اتفاق یکی دیگر از خبرنگاران خود را به گمیشان رساندم ، توی دلم گفتم این فرماندار با این همه زرنگی و حسابگری حداقل برای خبرنگارانی که از استان دعوت کرده بود یک سرویس برای رفت و برگشت می گذاشت .

خلاصه ساعت 9:30 دقیقه بود که به میدان اصلی گمیشان که مقر فرمانداری نیز بود ، رسیدیم و بعد از پارک ماشین مستقیما سوار ماشین حامل خبرنگاران شدیم و به طرف سایت میگوی گمیشان که حدودا 25 کیلومتر با شهر فاصله داشت ، حرکت کردیم.

در راه با غفور توکلی دوست خوبم و خبرنگار ترکمن هفته نامه یاپراق همکلام شدم و با دیدن مناظر اطراف جاده سوالاتی به ذهنم می آمد که از توکلی می پرسیدم .

وقتی به حوالی سایت میگو رسیدیم ، کانال بندی ها و انداختن آب در آنها را مشاهده کردم که چقدر منظم و در حجم وسیع اینکار انجام شده بود احساس کردم کارهایی در این منطقه در حال انجام شدن است اما از غفور پرسیدم براستی با این همه زمین و آب فراوان چرا باید منطقه گمیشان اینقدر محروم باشد ؟

پس از طی مسیری ناهموار به سایت میگوی گمیشان رسیدیم و آنجا بود که قاسم کیا مسئول شیلات گمیشان در حالی که چندین میگو در دستش گرفته بود توضیحاتی در مورد پرورش آن می داد و خبرنگاران نیز سوالات خود را می پرسیدند .

بعد از وقفه ای تقریبا 45 دقیقه ای در این سایت دوباره مسیر 25 کیلومتری تا گمیشان را برگشتیم تا به موزه مردم شناسی و منزل تاریخی خزینی در وسط شهر برویم.

وارد موزه مردم شناسی شدیم در نگاه اول متوجه تمثال هایی باشباهت زیاد به مدل واقعی از ترکمن ها اعم از قالی باف و صیاد و رقص شمشیر می شدید. می توان درک کرد که این تولیدات فرهنگ قدیمی و رسوم محلی قوم ترکمن گمیشان را نشان می دهد .

بخشدار مرکزی نیز خودش را به ما رساند و توضیحاتی در مورد این مکان داد اما نکته جالبی که گفت این بود که این چوبهایی که در سقف و دیوارها بکار رفته روسی است و الان سالیان دراز است که فاسد نشده اند و دیوارهایی که مشاهده می کنید نزدیک به 110 سانتی متر پهنا دارند که این خود به دوام و قوام این بنا افزوده است .

بعد از آن ما را صدا زدند که برای گرفتن عکس یادگاری و دریافت هدایای میراث فرهنگی گمیشان که شامل صنایع دستی مردم این منطقه بود به داخل حیاط برویم .

پس از آن برای نشست خبری و دریافت پاسخ سوالات خود به فرمانداری گمیشان رفتیم و در محضر مهندس مرگدری معاون برنامه ریزی استاندار ، امانگلدی ضمیر فرماندار گمیشان وسید جواد قدس علوی سوالات خودمان را مطرح کردیم .

در پایان این جلسه نیز از خبرنگاران با ظروف چدنی ترکمنی ساخت روستای آرخ بزرگ تقدیر شد و سه نفر هم به قید قرعه جایزه گرفتند و سایت ساحل گمیشان و ترکمن سیسی و جوان خوشفکر گمیشانی یعنی عبدالقیوم شکاری هم تجلیل شدند .

در این سفر خبرنگاران خوبی از هفته نامه ها ، سایتها و صداو سیمای استان حضور داشتند و انعکاس مطلوب این رویداد می تواند بسترهای مناسبی برای توسعه گمیشان ایجاد کند اما نمی دانم چرا خبرنگاران خبرگزاری هایی چون مهر ، فارس ، تسنیم ، شبستان و ایرنا در این اردوی یک روزه حضور نداشتند چرا که حضور آنها تاثیرات بیشتری بر جا می گذاشت .

اما چند کلامی هم با ضمیر فرماندار گمیشان :

او را فردی یافتم که دغدغه توسعه شهر را دارد و دلسوز مردمش و اینکه خود را به روش های گوناگون می آموزد تا برنامه ای برای تحول شهر انجام دهد . او دارای مدرک کارشناسی ارشد مردم شناسی است و 6 سال در روابط عمومی وزارت کشور کار کرده و  بیش از من و سایرین می داند که مردم چه می خواهند و نیازشان چیست اما با علم به این موضوع باز هم دست نیاز به سمت خبرنگاران دراز می کند و این یعنی تدبیر و زیرکی که در ضمیر ضمیر نهفته است .

او جزو موفق ترین فرمانداران ترکمن است که انیدشه متحولانه ای برای گمیشان دارد و نیاز است همه مسئولان و رسانه ها در این راه به او مدد رسانند .

اما نکته دیگر اینست که جناب ضمیر بداند بحث اصلی توسعه ایجاد زیرساختها می باشد . بنده اولین بار بود به گمیشان می آمدم و در نگاه اول وضعیت بد جاده ها و آسفالت شهر بود که حتی در ورودی شهر هم خوب نبود و هر چه بطرف سایت میگو می رفتیم بدتر می شد تا جایی که سنگلاخی و خاکی هم شد .

لذا می طلبد ضمیر به عنوان فرماندار به جاده اسفالت به عنوان یک زیرساخت در سرعت بخشیدن به کارها و جذب مسافرین وکارگزاران دولتی نگاه کند.

بحث دوم اینست که طبق گفته ها گمیشان فاقد رستوران و آشپزخانه خوب و حتی مسافرخانه برای اسکان مسافرین و گردشگران است ، درصورت صحت این موضوع فرماندار می تواند با سرمایه گذاران شهر و منطقه وارد مذاکره شده و شهر را از این حالت خارج کند.

نکته دیگر اینکه مدیر سایت ساحل گمیشان عنوان می کرد که گمیشان با بیش از 60 خانه قدیمی بعد از گرگان بیشترین خانه های قدیمی را دارد و این نیز یکی از ظرفیتهای بالقوه برای گمیشان است که با این قدمت و بازسازی و مرمت آثار می تواند در جذب گردشگران و مسافرین خوب عمل کند .

همچنین هنر مردم خوب گمیشان نشان داد که فرماندار می تواند با اخذ تسهیلات مشاغل خانگی برای بانوان شهر آنها را در توسعه صنایع دستی بومی منطقه و ایجاد شغل و درآمد برای امرار معاش یاری کند.

آنچه که از گمیشان دیدم شهری خوب با مردمانی دوست داشتنی و جوانانی پرشور که دغدغه شهرشان را دارند و اگر همه آنها بتوانند در کنار یکدیگر الفبای توسعه را بنوازند قطعا گمیشان از این حالت محرومیت خارج خواهد شد.

عبدالجواد عموزاد خلیلی - خبرنگار

 

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

جعفر

تو هم به یک موضوع انقدر بپرداز تا نخ نما بشه

0
0
پاسخ
1393-05-21 18:58
اسحاق

الفبا رو نواختیم ولی صد حیف با رویه سیاسی بازیای شما ! که همه چیز رو به چشم سیاسی می بینید کاری کردید که حتی یک نفر از جوانان گمیشان حاضر نشن در فعالیت های سمن ها و داوطلبانه همکاری کنن

0
0
پاسخ
1393-05-21 16:11

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.